یه ساله تموم هرشب گریه کردم ک خدا بهم بچه نمیده الان ک بچم کنارم خوابیده باز دارم اشک میریزم
خیلی خسته ام دخترم از ساعت ۱ شب تا ۴ بیداره هیچ کس نیست کمکم کنه البته کمک هیچ کسو غیر همسرم نمیخوام
اونم یه مدته توی خودشه همش میگه مریضم ولی علائمی از مریضی نمیبینم سرکار کمتر میره بیشتر دراز میکشه هیچ حرف نمیزنه انگار دیواره
بخدا منم دلم داره میپوسه از این همه تنهایی ، الان دید دارم گریه میکنما انگار نه انگار رفت خوابید 😔
چقدر درکت کردم
عزیزم همه این دوران داشتن خداروشکر ک بچه سالم داری و مادر شدی یه کم صبور باش انقدر زود بزرگ میشه خودت دلت برا این دوران تنگ میشه
من یه دختر ۲ساله و یه پسر ۴ماهه دارم تک و تنها بزرگ میکنم همسرم سرش فقط تو گوشی هس بگم کمک کن میگه این همه زن چجوری بچه نگه میدارن تو هم یکیش! انقد سخته ۲تا بچه پشت سرهم
۳روز بود زایمان کرده بودم اونم سزارین بچه رو خودم بغل کردم بردم بهداشت تا از پاش خون بگیرن شوهرم هم دستشو گذاشته بود تو جیبش
از صبحه یه کلمه با کسی حرف نزدم 😔 یعنی کسی نبوده لاهاش حرف بزنم
صدای زن و شوهر همسایه میاد با دخترشون حرف میزنن
خوشبحالشون واسه همین خوشی کوچیک
نه عزیزم خود ما زنها خیلی وقتا بی دلیل خسته افسرده و کلافه هستیم آیا دلیلش اینه ازبس ک توی نی نی سایت تاپیک خیانت ک خیلی وقتا دروغ خوندی انقدر ذهنت منفی باف شده سر خودت گرم کن کتاب بخودن فیلم ببین وقتی بچت خوابه
