اتفاقی تو گوشی شوهرم دیدم و ریختم به هم البته همسر من چیزی ننوشته بود ولی همش تو اداره نشسم تو فکرشم
چیاگفته بود
گفته بود که خداروشکر ت زندگیتو داری و من از این به بعد دیگه حرفهای احساسی نمیزنم بهت و لی همیشه احساسم نسبت بهت هست و ...همسر منم چیزی ننوشته بود فقط سپاسگزارم و موفق باشی و.. میگه همش میاد جلو همه و اون از زندگی و مشکلاتش میگه یهو برگشته به این این حرفو زده واقعا تو شوکم منم حال همسرمو گرفتم که غلط کردی بهش مشاوره داد ی که بشه این ولی دلم میخواد برم بشورمش بزارمش کنار تا اینکارو نکنم آروم نمیشم
همسرت چرا باید به یه خانم دیگه مشاوره بده؟
اینو همه میدونن که درد و دل با جنس مخالف وابستگی و علاقه میاره
باهاش صحبت کن دیگه تکرارش نکنه...
هرچی بهش بگی حق داری هرکی بود ناراحت و عصبی میشد و نادیده نمیگرفت...
ولی با یه زبون بد بهش نگو که لجش دربیاد
همه اینا رو گفتم بهش حالشم جا آوردم ولی دوست دارم برم اون زنیکه هرزه رو جر بدم
نظرتو هر جوری می تونی به اون زن برسون ولی در مورد شوهرت و مقابله باهاش شورشو در نیار که خسته بشه به اون زنیکه پناه ببره و جا برای اون زنیکه باز بشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
