عروسک زشت تو اتاقش نیست؟
من یک شب خونه ی مادرم بودم
خواهرم عروسک خیلی زشتی داشت
تا صبح با حالت ترس نمی خوابید.
من هی شیر میدادم بهش و هی پوشک عوض می کردم
نمی فهمیدم چی شده
فردا یک نقاشی کشید فهمیدم از اون عروسک ترسیده
بعد انداختیم دور
خوب هم صحبت نمی کرد هنوز