زندگیم مثل کابوس شده هر روز کلی دعوا، اعصاب خورد شدن و ناراحتی هست
دیگه خسته شدم
از لحاظ روحی نیاز دارم تو یه جای سکوت دراز بکشمو ارامش داشته باشم
دیگه هیچ ادم منفی نباشه که اذیتم کنه
و اینکه یه همدمی داشته باشم دیگه انقد تنها نباشم البته بعضی موقعه ها با مامانمم
هیچ دلخوشی هم ندارم نه جشنی میریم نه جایی اگه هم بیرون بریم اگه با ماشین میریم دور میزنیم بچها هم فقط دعوا میکنن گوشمون دیگه میره بابام از یه طرف عصبانی میشه با نق های بابام برمیگردیم خونه البته بخاطر این چیز ها من اکثرا خونه میمونم
اینم بگم هیچ دلخوشی ندارم هر روز فکر میکنم فردا روز خوبیه وای بدتر میشه تا کی انقد بد شانسی میارم اخهههه
راستش دیروز پس از مدت ها رفتم بیرون با مامانم تصادف کردیم دو ساعت الاف شدیم مقصر هم ما شدیم بعد برگشتیم خونه اینم از بیرون رفتنم بود
اینم از گوشه ای زندگیم...... 😪😭😭💔