عادتش دادی یکی از نزدیکای منم بچش همسن منه ازاول زنشو میزد میزاشت خونه بمونه خودش میرفت بیرون کثافت کاری. زنش الان مثل یه بچه کوچیک از غریبه ها میترسه سر پیری فهمیده شوهرش کثافت کاری میکنه حتی با دوست زنش که همایشونه
الان بعد اینهمه سال به زنش میگه تو خودتوخوشگل نمیکنی فلان نمیکنی برو بیرون بچرخ یادبگیر. زنش سر پیری تازه داره ب خودش میرسه که شوهرش دنبال بقیه نره مثلا