2777
2789

میدونم خیلی زیاده ولی لطفا بخونید راهنمایی کنید چون دیگه نمیدونم چه کار کنم.من و دوستم دانشجوییم و با شهرمون ۴ ساعت فاصله داریم با هم دیگه یه خونه اجاره کردیم نرفتیم خوابگاه.

از اونجایی که خب قطعا وقت نمی‌کنیم زود به زود بخوایم بریم(مثلا یه ماه و نیم طول میکشه بریم به شهرمون سر بزنیم) به خاطر همین مامان باباهامون میان گاهی سر میزنن برامون وسایل میارن و اینا. بعد مامان و بابای من هر وقت میان وسیله و اینا میارن واسمون بعد بیچاره بابام دوباره میشینه پشت فرمون ما رو میبره بیرون دور بزنیم واینا بعدشم میاد ما رو میزاره خونه خودش دوباره حرکت میکنه میره سمت شهرمون یعنی مثلا ۱۲ ظهر برسه پیش ما دوباره ۳ بعد از ظهر حرکت میکنه میره به خاطر این که ما(و خب مخصوصا دوستم) اذیت نباشیم. مامان و بابای این خانم هر وقت میان دو روز می‌مونن و شب میخوابن که خب من بدبخت وقتی میخوام از تو اتاقم دربیام یه لیوان آب بخورم باید یک ساعت مانتو و شال بپوشم منم عادت دارم ۲۴ ای کنار یخچال باشم وقتی میخوام درس بخونم هر یک ساعت باید بیام در یخچال رو باز کنم یه چیزی بذارم دهنم یه آب بخورم سرویس بهداشتی برم و خب وقتی پدر ایشون حضور داره اولا من راحت نیستم که هی بیام بیرون بعدشم بخوام بیام باید یک ساعت لباس بپوشم. حالا این به کنار این سری برادرش با زنش و دوتا بچه اومدن دوشب خوابیدن که مثلا خواهرش رو سورپرایز کنه آقا بچه هاشم یکی ۶ ساله یکی ۶ ماهه که این ۶ ماهه هه شب و روز فقط گریه کرد و اصلا تمرکز نذاشت واسه من ساعت ۱۲ که خوابید من تازه میتونستم درس بخونم امتحان هم داشتیم و از اونجایی که برادر ایشون طلبه هم تشریف دارن و  دیگه همون میزان راحتی رو که با پدرش هم میتونستم داشته باشم اینجا دیگه نداشتم سه روز اینا اینجا بودن من غذامو دانشگاه میخوردم یه لقمه چیز دیگه نتونستم بذارم دهنم تو خونه، اونم منی که ۳ بار شام میخورم. اینم باز به کنار ما دوهفته دیگه کلاسامون تموم میشه ۱۰ روز فرجه داریم و تعطیل هستیم بعد امتحانات شروع میشه که تو اون ۱۰ روز میخوابم درس بخونیم من واسه اینکه بتونم عین آدم درس بخونم گفتم من شهرمون نمیرم که تمرکزم بهم نریزه خانم زنگ زده باباش میگه شما بیاین این ۱۰ روز اینجا باشین پیشم که من نیام باباش هم از اونور به بابام گفته دوهفته دیگه شاید برم آخه یعنی چی این ۱۰ روزی که من میخوام راحت باشم تو خونه بتونم درس بخونم در حدی که حتی پیش مامان بابام نمیخوام برم که تمرکزم بهم نریزه اینا بیان اینجا نه تنها تمرکز که آزادی منم بگیرن؟خب من برم تو کوچه چادر بزنم راحت ترم که مثلا نصف این خونه مال منه شما بگید من چه کار کنم این واقعا بیشعوری نیست؟ کسایی که انقدر مذهبی هستن که دختره چادر شدید میزاره و پسرشون طلبه اس نباید انقدر بفهمن که دختر مردم موقع حضور شما اذیته؟

برای پرنده ای که کل عمرش را در قفس گذرانده پرواز بیماری است و برای کسانی که مفهوم پرواز 🦅را نمیفهمند هرچه بیشتر اوج بگیری کوچکتر میشوی. 
از اولش اشتباه کردی پدرتو راه ندادی خونه 

من چیزی نگفتم بهش بابام خودش این کارو کرد 

برای پرنده ای که کل عمرش را در قفس گذرانده پرواز بیماری است و برای کسانی که مفهوم پرواز 🦅را نمیفهمند هرچه بیشتر اوج بگیری کوچکتر میشوی. 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

همینا رو اینجا گفتی ب خودش بگو

مگه باباهاتون همدیگرو میشناسن

اگه اره ک بگو بابات بگه بهشون مراعات کنن

‏تو هر چقدر هم به یکی احترام بذاری در آخر اون اندازه فهمش با تو رفتار میکنه..

چرا تو‌خونه تمرکزتون به هم میریزه هردو برید شهر خودتون آب و هوا عوض کنید درس بخونیدو با انرژی بیشتر بیاید 

حق با شماست میتونی راحت به هم خونت حرفتو بزنی و بهش بگی که این کاراشون اذیتت میکنه 

من اینجا حقیقت رو میگم نه چیزی که دوست داری بشنوی  درخواست دوستی به هیچ وجه پذیرفته نمیشود حتی شما دوست عزیز 

خوب بگو فرجه امتحاناس لازمه که جدی درس بخونیم. 

لطفا برای کل مدت فرجه مهمون دعوت نکن. تا نتیجه امتحانامون خوب باشه.

از اون طرفم خوب شما به خانواده خودت سخت می گیری. بزار مامان و بابای شما هم بیان. 

 

همینا رو اینجا گفتی ب خودش بگو مگه باباهاتون همدیگرو میشناسن اگه اره ک بگو بابات بگه بهشون مراعات ...

آره باباش تقریبا هر شب زنگ میزنه با بابام حرف میزنه ولی من تاحالا به بابام نگفتم که اذیتم انقدر

بگم بابام بگه بهش؟

برای پرنده ای که کل عمرش را در قفس گذرانده پرواز بیماری است و برای کسانی که مفهوم پرواز 🦅را نمیفهمند هرچه بیشتر اوج بگیری کوچکتر میشوی. 

روز اول باید قانون میذاشتین جز پدرماد کسی حق نداره بیاد حالام راهش اینه بشینی باهاش حرف بزنی یا برگردی خوابگاه یا با کس دیگه اجاره کنی یا پدرت با پدرش حرف بزنه  اینبار از اول قانون بذاری اینجور نمیشه ادامه داد مشخصه بی فرهنگ و پررو وبی ملاحظه هستن

کاش میشد از مردگان پرسید : آیا بالاخره رنج پایان یافت؟ 

با این شرایط خوابگاه دانشگاه بودی که راحتتر بودی 

سالن مطالعه قشنگ مطالعه میکردی

همه دختر بودید


به نظر منکه مستقیم بهش بگو اگر درک نکرد تو هم به خانواده ات بگو بیان چندروز بمونن تا اون متوجه بشه

حالا پدرش بکنار اون برادرطلبه چطورراحته پیش نامحرم من باشم اعتراض میکنم

همینو منم موندم والا

برای پرنده ای که کل عمرش را در قفس گذرانده پرواز بیماری است و برای کسانی که مفهوم پرواز 🦅را نمیفهمند هرچه بیشتر اوج بگیری کوچکتر میشوی. 
آره باباش تقریبا هر شب زنگ میزنه با بابام حرف میزنه ولی من تاحالا به بابام نگفتم که اذیتم انقدر بگم ...

اره بگو

خودتم ب دختره بگو فک نکنه اون خونه فقط حق خودشه 

‏تو هر چقدر هم به یکی احترام بذاری در آخر اون اندازه فهمش با تو رفتار میکنه..
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز