به جرعت میتونم بگم هیچ وقت تو زندگیم آدم به سلیطه ای و عفریته بودن این زن ندیدم
باورتون نمیشه بنی بشری اطرافش نیست که این یه دور کامل نشسته باشه و باهاش دعوا نکرده باشه از خواهر بگیر تاپدر و مادر و حتی شوهرخواهراش دیگه خانواده شوهرش بماند که مات و مبهوت رفتار و شخصیتشن
این با ما تو یه ساختمون زندگی میکنه و چند بار با من درگیر شده من دفعه های قبل چیزی نمیگفتم و با وجود توهین هاش بازم باهاش سلام و احوالپرسی میکردم و احترام براش میذاشتم
اما این بار آخر باورتون نمیشه دلم نمیخواد نه اسمش رو بشنوم نه ریختش ببینم برا همین هرجایی که میدونستم اون هست من نمیرفتم
اما الان دوتا خواهر شوهر دیگه م که شهرستان زندگی میکنن برای شب یلدا برگشتن خونه پدرشوهرم و تا جمعه اینجا هستن
و همونطور که گفتم چون اون عفریته اونجا بود من نرفتم دیدنشون
اما امروز مادرشوهرم زنگ زد و گفت دوس دارم تو هم بیای و دخترا دیگه برمیگردن و همو ببینید منم به احترام اینکه زحمت کشیده و دعوتم کرده قبول کردم و حالا فردا شب مجبورم ببینمش
خیلی توهین ها بهم کرده خیلی حرفا بارم کرده هرررکاری میکنم نمیتونم حضورشو تحمل کنم
بنظرتون فردا شب چطوری باهاش برخورد کنم؟؟؟؟ بهش سلام بدم یا نه؟؟ چون میخوام حتی سلام هم بهش ندم و سگ محلش کنم اما همسرم میگه اینکارو نکن و...
کلا چطوری و با چه لحنی برخورد کنم و حرف بزنم
ممنون میشم راهنماییم کنید