2777
2789

زنگ زدم التماس کردن گفت نمیشه گفت شاید انتخاب واحد اصلی برای واحدهایی که پر شده درخواست ظرفیت بدی موافقت بشه. خیلی ناراحتم.

۲۲ سالمه هنوز ترم ۳ لیسانسم😭

ترم قبل بابام مجبورم گرد مهمان بگیرم دانشگاه خفن که بیام خونه،  انقدر ترسیدم و خوف کردم رفتم درخواست مرخصی دادم.

نمی خواستم مهمان بگیرم کلی دعوا داشتیم سرش آخر هم بابام پیروز شد.

به خاطر بابامه من انقدر الان بدبختم.

شایدم بدبختیت به خاطر گوش به بازی دادن و بچه بودن خودته

دیگه وقتیشه بزرگ شی و مسئولیت کاراتو قبول کنی.

کم کم برات خواستگار میاد و شاید ازدواج کنی. بعد میشینی فکر کنی بابام بدبختم کرد؟

***عزیزانم لطفا در تاپیک های ختم و حاجت روایی ها تگم کنید. یک دنیا سپاس برای مهربانی شما ***

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

شایدم بدبختیت به خاطر گوش به بازی دادن و بچه بودن خودته دیگه وقتیشه بزرگ شی و مسئولیت کاراتو قبول ک ...

آره من خیلی بی مسئولیت ام.

ولی من می گفتم نمی تونم من بزور آورد بعد هم مجبور شدم مرخصی تحصیلی بگیرم.


آره من خیلی بی مسئولیت ام. ولی من می گفتم نمی تونم من بزور آورد بعد هم مجبور شدم مرخصی تحصیلی بگیرم ...

گاهی باید بپذیری شرایط زندگی در کنترل تو نیست

اینجور وقتها به جای زانوی غم بغل گرفتن باید بگی خب الان چیکار میتونم بکنم و دنبال راه چاره برای کمترین اسیب به خودت باشی.

برات یک مثال میزنم

ببین من خیلی وقتها میخوام استادم رو ببینم میگه 10 بیا. میرم میبینم تا 11 کسی توی اتاقش هست. اوایل حرص میخوردم الان یک کتاب مییبرم میخونم. بهم میگه معذرت معطل شدی میگم نه بابا استاد پیش میاد نزنید این حرفو. بعد الان براش کلی ارزش دارم و خیلی روم حساب میکنه

تو الان مجبور شدی بیای شهر خودت. به جای اینکه واحداتو عقب بندازی و درسها رو پاس نکنی، زودتر تموم کن تا یک نفس راحت بکشی. شایدم محیط دانشگاهت خوب بود و عاشقش شدی. از محیط خوابگاه هم بهتر بود.

تو اینجا اتاق شخصی داری. نهایتا هم خواهر یا برادرت باهات هم اتاقن. نه توی خوابگاه که سه تا دختر از فرهنگ های مختلف که واقعا هم روی اعصابه. زود خودتو جمع کن عزیزم.

***عزیزانم لطفا در تاپیک های ختم و حاجت روایی ها تگم کنید. یک دنیا سپاس برای مهربانی شما ***
گاهی باید بپذیری شرایط زندگی در کنترل تو نیست اینجور وقتها به جای زانوی غم بغل گرفتن باید بگی خب ال ...

اون مهمانم که گند زدم و نرفتم اصلا و مرخصی گرفتم

دوباره باید برگردم خوابگاه انتخاب واحد مقدماتی دانشگاه خودم دیروز بود به جاش امروز رفتم و جا موندم☹

اون مهمانم که گند زدم و نرفتم اصلا و مرخصی گرفتم دوباره باید برگردم خوابگاه انتخاب واحد مقدماتی دان ...

خب پیش میاد

حتما راه حلی دارن

نمیتونی این ترم رو بری؟ یعنی مرخصی رو لغو کنی. بازم 17 18 واحد ازت کم میشه

اصلا هرچقدر هم کم بشه بازم خوبه.زودتر تموم کن بتونی از دست کنترل بابات خارج شی. 

***عزیزانم لطفا در تاپیک های ختم و حاجت روایی ها تگم کنید. یک دنیا سپاس برای مهربانی شما ***
خب پیش میاد حتما راه حلی دارن نمیتونی این ترم رو بری؟ یعنی مرخصی رو لغو کنی. بازم 17 18 واحد ازت ک ...

نه نیمسال اول مرخصی گرفتم . بهمن باید برم دیگه همین بهمن جا موندم.

خب پیش میاد حتما راه حلی دارن نمیتونی این ترم رو بری؟ یعنی مرخصی رو لغو کنی. بازم 17 18 واحد ازت ک ...

می دونی من شدیدا روم کنترله 

سر همه چیز سرزنش می شم از ساعت خواب و طریقه خوابم گرفته تا نمره های دانشگاه و معدلم همیشه بازخواست می شم.

اصلا از مستقل بودن می ترسم و شدیدا هم آرزومه چون سنم زیاده 

نه نیمسال اول مرخصی گرفتم . بهمن باید برم دیگه همین بهمن جا موندم.

اهااااا من فکر کردم بهمن رو گرفتی

خب ا الان روی خودت کار کن با یک روحیه قوی بری به میدون

به این فکر کن که بعدا چقدر راه برام هموار تره

***عزیزانم لطفا در تاپیک های ختم و حاجت روایی ها تگم کنید. یک دنیا سپاس برای مهربانی شما ***
می دونی من شدیدا روم کنترله  سر همه چیز سرزنش می شم از ساعت خواب و طریقه خوابم گرفته تا نمره ه ...

سنت که زیاد نیست

22 سالگی تازه اول راه جوونیه

اما دیگه باید حصار رو بشکنی و الان بهت میگم چطوری بدون دعوا و بحث خلاص شی

ببین اول از همه اتاقت باید مرتب باشه. حالا هرروز گردگیری و جارو نکنی عیب نداره اما کف زمین چیزی نباشه. میزت مرتب باشه و پتو رو تا کنی

دوم باید یک کاری رو مرتب انجام بدی. مثلا همیشه ظرف ها با تو باشه. همیشه جارو برقی خونه با تو باشه. هر هفته حواست باشه لباسا رو بریزی توی ماشین و پهن کنی و جمع کنی.

تو همین سه کار رو کنی. کلی بزرگ شدی

دوم اینکه اینقدر غر نزنی. مرد عمل باشی. نه فقط بخور و بخواب و گوشی

تو تا بهمن همین کارا رو بکن. بعد بیا بهم خبر بده خانواده ات چقدر باهات فرق کرده رفتارشون

***عزیزانم لطفا در تاپیک های ختم و حاجت روایی ها تگم کنید. یک دنیا سپاس برای مهربانی شما ***
سنت که زیاد نیست 22 سالگی تازه اول راه جوونیه اما دیگه باید حصار رو بشکنی و الان بهت میگم چطوری بد ...

ممنون عزیزم

واقعیت اتاقم همیشه مرتبه

ظرف ها هم بامن بود جارو هم با من بود تا اینکه 2 روزه فهمیدم دیسک کمر گرفتم این دو روز مجبور بودم درازکش باشم.

ولی از لحاظ درسی و اینا و برنامه های مربوط به خودم اصلا مسولیت ندارم

اصلا می ترسم این لیسانس کوفتی تموم نکنم

من قبلش پیام نور بودم از 18 سالگی تا تقریبا اواسط 20 سالگی 5 ترم خوندم انصراف دادم دوباره کنکور دادم برم دولتی که یک شهر دیگه آوردم و برای همین انقدر عقبم.

ولی همینطور با این مسایل خیلی دارم عقب می افتم.

درضمن خیلی خانمی

حرفات خیلی خوب و نمی دونم ولی من که می خونم توش آرامش حس می کنم

ممنون عزیزم واقعیت اتاقم همیشه مرتبه ظرف ها هم بامن بود جارو هم با من بود تا اینکه 2 روزه فهمیدم د ...

الهی دورت بگردم چون مثل خواهر کوچیک منی. من کسی رو نداشتم بهم اینا رو بزنه. خواهرهام ازم 10 12 سالی بزرگتر بودن 

و منم از این کنترل زجر کشیدم

تنها با برنامه ریزی و صبح زود بیدار شدن میتونی خودت رو مستقل کنی. باید یک طوری بهشون نشون بدی تو تنهایی از پس زندگیت بر میای

کارهای زندگیت وابسته به تصمیمات دیگران نیست

بابات صلاح دونسته شهر خودتون باشی، یکبار به حرفش گوش کن اما بهترین خودت رو نشون بده. با لجبازی بدتر میشه. خیلی لج کنی به زور شوهرت میدن. اینو میخوای؟

***عزیزانم لطفا در تاپیک های ختم و حاجت روایی ها تگم کنید. یک دنیا سپاس برای مهربانی شما ***
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792