هر چند تو این پنج شیش ساله تنهایی و بدون دعوت خونه هم نرفتیم.ولی برام سواله چرا نشده؟ اونم نگفته منم نگفتم.با هم مشکلی هم نداشتیم،احترام همو داریم. خصوصیتی که جاریم داره اینه کم حرفه و اهل خرد و سیاست. کلا سریع میگیره و زرنگه. نگرانیم اینه من پر حرفی بکنم و حرفی که نباید رو بزنم یا تو رفت و آمد ها حریم ها کم رنگ بشه. ولی مزیت رفت و آمد اینه که بچه هامون هم سن و هم بازی هم هستن
من قبلا با دو تاش تو یه خیابون بودم ولی نمیرفتم.اونام نمیومدن..دلشون میخواست ها ولی خانواده مادرشوهر یه جوریه که بفهمن زیاد رفت و آمد داریم میونمون رو بهم میزدن..
سعی کردم با مشکلات زندگیم کنار بیام.بعضیاشون تاوان اشتباهات خودم بود که پذیرفتم و تا جایی که بتونم باهاشون مبارزه میکنم که نبازم.بعضیاشون هم فقط به دست خدا حل میشه و من عاجزم.و مطمئنم روزی خدا دستمو میگیره...خدایا شکرت..هزار مرتبه شکر که جواب سختی ها و رنج هامو به موقع میدی
خوب به خاطر رفت و آمد کم هست که احترام همدیگر را دارید . بچه های هم سن زیاد با هم مشکل پیدا می کنند و ناسازگاری می کنند . در ضمن جاریتون اگر از رفت و آمد خوشش می اومد توی این سالها بهتون گفته بود .