درارتباط باخوانواده همسرم.
محترمانه.امارسمی.کم حرف.اماشدیدا باابهت(ازین جهت میگم ک شنیدم ازشون)
والبته.فکرمیکنم .دوسمم ندارن.صمیمیم نیستم...کلاکسیم علاقه ای به صحبت بامن ندارها فک کنم.خیلی کم پیش میاد.البته اخمالواینانیستم ولی هروکریم نیستم...
مامانم دایم سرزنشم میکنه.بخاطراخلاقم.خب چکارکنم..میگه توبدی..آدم بدوری...خب من نمیتونم مسایل زندگی و پیش همشون بگم ک...اونا شایددوسدارن سرشون توزندگی هم باشه شاید من نخام...
البته خیلی تلاش کردم دوست داشتنی باشما..ولی نیست توذاتم.. نتیجه ندادتلاشام.. کمکم کنید دیگه خسته شدم ازین مشغله فکری.شماهاچجوری رفتار می کنید ؟