من از وقتی ازدواج کردم و بچه دار شدم کمتر ب خودم میرسم خیلی سادم تو خونه شوهرم میگ دوس ندارم تو خونه ارایش کنی بعد اینک شوهرم سرزبون داره هرجا میریم همهازش خوششون میاد امروزمیکی از اشناهامون بهم گفت مراقب شوهرت باش گرگ زیاده البته شوهرم منو زندگیمونو بچه هامو خیلی دوس داره ولی خیلی ترس تو وجودم افتاده بنظرتون چیکار کنم؟چجوری ب خودم بیشتر برسم یا توی رابطه چیکار کنم ک فقط منو بخواد سراغ کسی نره؟
همیشه مرتب باش لباسای قشنگ آرایش ساده و دخترونه خیلی کم رفتار خوب و عاشقانه
هیچ کار عزت نفس داشته باش و ورزش، و اخلاق، بقیش ب ذاتش مونده
تو خونه همیشه ظاهرت آراسته باشه و شاد باش و غر نزن
ی مرد سالم مثل همسر شما همینا براش کافی
اولین قدم همین ترس که افتاده به جونت رو از خودت دور کن
۶ ساله تقریبا ۴ ساله.شغلش اداریه ولی همه توی فامیل حسادت میکنن میگن من چ شانسی دارم
تاپیک قبلیت که درباره خیانته
الان این اشنامون رو چ حسابی این حرفو زد ینی چیزی دیده یا چیزی میدونه؟بخدا دارم دیوونه میشم
سعی کن اعتماد بنفستم خوب باشه، زیادیم نچسبی به شوهرت تو جمع واینا فکرنکنه خیلی سرتره ازت
اما تو خونه مثل قبل خوب و مهربون و عاشقونه باهاش رفتارکن
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
