حالم واقعا بده
خدایا واقعا چرا منو نمیکشی و راحتم نمیکنی
دیگه واقعا ظرفیت انقدر غصه خوردنو ندارم
کاش میمردم کاش یکی با ماشین میزد بهم میمیردم
شوهرم دوسم نداره همش الکی الکی فقط یه مشت حرف میزنه
در عمل هیچی انگارنه انگار وقتیم منو میبینه توی ماشین فقط الکی دور میزنیم نه خوراکی نه رستورانی نه هیچی چیزیم بخره صدبار قیمتشو بالا و پایین میکنه طوری که واقعا کنارش ارامش ندارمهمش در حال دوتا جهارتا کردنم و هیچی ازش نمیخوام که اذیت نشم خانوادمم همش مسخره ام میکنن میگن خوب واست ارزش گذاشت نه خریدی نه لباسی نه تیکه طلایی نه بیرونرفتنی نه کادوی خوبی هیچی حتی زنمممیزنه با اپلیگیشنا زنگمیزنه که زیاد پول تماسا نشه😔😔😔😔😔😔حتی دیگه خوشممنمیاد باهاش حرف بزنم
دلم بد شکسته
لباس زمستونیم هیچی نداشنم
مامانمم که واسمخرید بابام کلی مسخرم کرر و گفت پس کادوهای شوهرت کو
امروزم داداشم داشت میگفت درباره همسرم
خانوادمم همش میگن
توی فامیل نمیتونم سرمو بگیرم بالا
انگارنه انگار که تازه عروسم
هیچذوقی واسه هیچیم نداشتم
نه عقد نه بله برون نه شب چله نه ولنتاین نه تولد
حس بدبختارو دارم
کاش واقعا بمیرم
از ته دلم ارزوی مرگ میکنم
انقدر غصه خوردم و خود خوری کردم کل موهام دسته دسته داره میریزه
منی که یه دختر همه چی تموم بود
ازدواجم این شد
بعد دخترای فامیلمون ...
یعنی واقعا خیلی خار شدم
واقعا از ازدواجم حس خوبی ندارم
طوری که میگم کاش ازدواج نمیکردم اصلا باهاش و فقط ردش میکردم
حسمیکنم یه دروغگوئه
🥲😭😭😭😭