پسرم 5ونیم سالشه میره مهدیروز همه مامانارفتن مهدمن نبودم وقتی رفتم گریه میکردکه چراتونبودی اومدم خونه میگفت نمیرم مهدخیلی سعی کردم آروم باشم آخرش روانی شدم خیلی روانشو به هم ریختم ازون روزهرروز گریه میکنه میگه نمیرم تومهدم گریه میکنه وترس جدایی ازمنوداره مربیشم گفت بامشاورحرف بزن آلن چطورباهاش برخوردکنم صب بگم برو گریه میکنه اصلاراضی نمیشه داغون شده بچم امشبم باگربیه خوابید فت دوس ندارم ازمامانم جدابشم دوس ندارم برم مهد😭
چرا نرفتی مهداون روز
اگه نمیخواد بره فعلا نبریدش و اذیتش نکنید
به جاش مدام بغلش کنید و بهش بگید پیشش هستید و دوسش دارید
بعدشم خودتون باهاش برید و با اونجا هماهنگ کنید که مثلا نیم ساعت یک بار بیاد دم در بیینتتون یا کلا چند جلسه پیشش باشید اونجا تا کم کم عادت کنه و شرایط مثل قبل شه
مثلا تا سه چهار روز دیگه اصلا اسم مهد رو نیارید
و ببریدش جاهایی که دوست داره و چیزایی که دوست داره واسش بخرین
بعد چند روز بگید دلت واسه دوستای مهدت تنگ نشده؟
میخای دوتایی بریم امروز مهد؟ من دوست دارم مامان و اونجا پیشت میمونم(فقط حتما با مهد هماهنگ کنید که بدقول نشید به بچه)
بعدم اونجا همش جلو چشمش باشین
کم کم با اجازه خودش فاصله بگیرید تا شرایط مثل قبل شه.
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
