من پرستارم و دیشب شیفت شب بودم حدودا ساعت ۱ اینا بود داشتم میرفتم بالای سر ی مادر ببینم تونسته ب بچه ش شیر بده یانه ؟
مادر یک خانوم ۴۷ ساله بود ک همسری ۳۰ ساله داشت و ازدواج و زایمان اولش بود و کلا هیچ کدوم رفتار نرمالی نداشتن!
لحظه ای که وارد اتاق شدم از شدت چیزی ک دیدم شوک شدم دیدم مادر روی صندلی نشسته دکمه های لباسش کامل باز و بالا تنه برهنه و ۲ تا پیرزن روی زانو وایسادن و دارن با حالت خیلی بدی سینه ی خانوم رو مک میزنن😖😖😖
فقط این و میدونم ک دست چپمو گرفتم ب در اتاق و دست راستم جلو دهنم و دوییدم تا ب اولین سطل رسیدم و فقط بالا میاوردم
در حالی ک سر من تو سطل بود دیدم سر و صدا شد و حراست ریخت تو ، مثل اینکه اون تایم انتظامات پشت میز هستش و از طریق دوربین میبینه و متوجه میشه اتفاقی افتاده و بی هوا در اتاق و باز میکنه و ...
یکم که اوضاع آروم شد دلیل رفتار شون و ازشون خواستن، خانوم گفت که ما رسم داریم وقتی زائو سینه ش نوک نداره دو نفر پیرسال مک بزنن تا نوک سینه بیاد بیرون و اون دوتا پیرزن هم مادر بزرگم و زن عموم شوهرم بودن😐😐
در صورتی چیزی که من دیدم دو تا پیرزن از بدن یارو آویزون بودن و با حالت فوق العاده چندشی این کارو میکردن...
قدیما مادربزرگ خدابیامرزم میگفت اگه نمیری همه چی میبینی راست میگفت والا😐
نتونستم این صحنه رو فراموش کنم 😖😖😖