دوستان اوایل ازدواج بیشتر خونه خودتون بودید یا خانواده هاتون ؟ من پدر شوهرم فوت کرده و خانواده همسرم تنها هستن شوهرم همش میگه ما ک ازدواج کنیم همش خونه مادرمیم البته اینم بگما من آدمی هستم که مستقل بودن رو دوست دارم اما شوهرم خیلی علاقه به جمع بودن کنار هم رو
بعد همیشه میگه دو تایی تو خونه تنها چیکار کنیم 🥲میریم خونه مادرم دور هم باشیم البته با خونه خانواده منم مشکلی نداره ها کلا میگه زیاد خونه نباشیم حوضامون سر میره 😂🤦🏻♀️ چیکار کنم شما بگید شوهرایه شمام اینطوری عاشق جمعن ؟؟؟؟
نه ما خودمون و کله خشک خودمون فقققطططط🤣🤣
یه کاری کن حوصله اش سر نره
شما زنشی یه کاری کن خونه حوصلش سر نره
عادیه خب کم کم عادت میکنین حتما خانواده پر جمعیتی داره به خاطر همین به تنهایی عادت نداره
ماهمیشه خونه مادرم بودیم
منو شوهرم دقیقا برعکس شماییم😂
اها
حقیقت ما از خدا خواسته همش خونه خودمون بودیم تا چندماه هیییچ جا نرفتیم هر کی هم زنگ زد کجایین و چرا نمیاین بهانه میاوردیم
شوهر منم همش میگه دو نفری چیکار کنیم، حتی سفرم نمیاد بریم دو نفری. متنفرم از این اخلاقش خیلی خیلی بد و تومخی شده الان واسم.
چون خیلی دیر از سرکار میاد ما خونه ایم بیشتر وقتا ولی روزای تعطیل یا یه موقع زود بیاد خونه بند نمیشه خیلی حس بدیه😭
کم کم باید عادت کنه با هم باشید . راهکاری اینه وقتی دو نفر هستید کاری کن که خیلی بهش خوش بگذره ولی وقتی میری جایی عادی رفتار کن و رسمی باش و واضح بگو خونه بقیه اصلا راحت نیستم این طوری کم کم به سمت زندگی دو نفره کشیده میشه چون دائم خونه بقیه بودن مشکلات فوق العاده ای همراه داره . هر چیزی اندازه داره و همه چیز در حد تعادل خوبه .
خدا رحمت کنه پدرشوهرتونو
اگه شماهم ادم برونگرایی هستی برات رفت و امد زیاد اذیت کننده نیس ولی اگرم هست الان خیلی چیزی نگو، بعد که برین سر خونتون انقد مزه مستقل شدنه میاد زیر زبونتون و مسئولیتتون زیاد میشه که همه همش نمیشه اینور اونور برین و اونجا بدون حرف حساس کننده رفت و امد رو کم کن مردا خیلی اولش تو عقد کری میخونن درباره زیادی رفت و امدها،بعد که ان شاءالله بری سر خونت از سرش میفته
فقط الان که تو عقدین هرروز هفته خونه مادر یکیتون نباشین ما از علاقه شدید اینجوری شدیم یهو تنش بوجود اومد هردومون حس دافعه نسبت به هم گرفتیم و یجوری شد مادرشوهرم اینا برای ادم کردن شوهرم منو اذیت میکردن با اینکه من هنوزم شما گفتنم بهشون تو نشده و داشتن باعث میشدن از شوهرم متنفر بشم، پس حواست جمع کن حد و مرز رفت و امدا رعایت کن ،مستقیم نگو نمیخوام زیاد رفت و امد داشته باشیم، گاهی محترمانه درست بهانه کن یا بیرون دونفری برین یکم که بگذره موضوع صحبت دونفری بیشتر پیدا میکنین و دوتایی بودنتون لذت بخش تر میشه و بعد اون میفهمه اولویت زندگیش همسرشه قبل این نمیدونسته یا کامل درکی از اهمیت همسر نداشته، من و همسرم بعد ۲سال عقد و دوماه زندگی سر خونمون تازه دارم نشانه های استقلال فکریش از خانواده شو میبینم
و اینکه منم اول شوهرم خیلیی رفت و امدی بود و اگه هرشب خونه یه فامیل دعوت بودیم چون عادت خانواده شون بود همه رو قبول کنن میرفت، ولی عقدمون طولانی شد حدود یه سال و ده ماه، اخراش اونم مشخص بود دلش استقلال دونفره میخواد چون محبته هم به مرور زمان ایجاد شده بود و ابن باعث شد متعادل بشه و الانم هرجا نخوایم بریم قبول نمیکنیم چون اون همش سرکاره و منم همش دانشگاهم
