بچه‌ها چجوری به خواستگارم بگم من عروسی میخوام

بگو یه جشن خییییلی کوچیک دوستدارم بگیرم در حده دوستاتون و اقوام درجه یک 

تا عقد نشده و نشون نیاوردن حتماااااا بگو وگرنه اره میشا دبه دراوددن

خیلی رک و بدون رودروایسی بهش بگو که دوست داری عروسی بگیری بگو فکراتو کردی و اگه عروسی نگیری تا ابد توی دلت می‌مونه

 خب بگو حرف حقیقتو احساستو بهش بگو من تو دلم جشن مونده چون جشنی نداشتم هیچوفت و اونموقع هم خجالت کشیدم بگم

 انقدر بدبین نباش دختر!!

 بهش بگو فکراتو کردی دوست داری یه جشن کوچولو بگیری و واقعاً هم کوچیک بگیریاااا

 در حد اقوام نزدیک و دوستان

سلام عزیزم تاپبک هاتو که نگاه میکردم فکر کنم فهمیدم مشکلت چیه 

مشکلت ازدواج نیست 

نپذیرفتن خودته 

منم مثل شما تا مرز طلاق تو عقد رفتم 

زمانی که میخواستم به تصمیم برسم تو اتاقم راه میرفتم میگفتم من مطلقه ام و لبخند میزدم 

تمرین میکردم برا پذیرشش 

عزیزم دو تا کار برا شما اولویته 

۱. پذیرش مطلقه بودن (بدون اما و اگر و اینکه رابطه نداشتم و ...)

۲. معرفی خودت با چیزی غیر از طلاق 

در مورد اول طلاق با بکارت هم طلاقه اما مانع خوشبختی نیست تو هر چی میخوای اول میگی طلاقم ... عروسی میخوای بخواه 

اما اول بپذیر که طلاق گرفتی حالا شناسنامه سفید و سیاهش تو این مرحله مهم نیست 

ولی طلاقت باعث بد شدن شرایطتت نیست 

من خانومی میشناسم تو ۱۵ سالگی که ازدواج کرد سریع بچه دار شد سن ۲۱ طلاق گرفت با فرزند 

فرزند رو به پدر سپرد بعد ۲ سال ازدواج کرد

در مورد معرفی:

مثال : من مریمم و کارشناسی ارشد ادبیات دارم ... به عنوان کارشناس فروش توی شرکت ایکس فعالیت میکنم توی مسیر زندگیم یه بار نامزدی (شناسنامه سفید )  ناموفق داشتم که از هم طلاق گرفتیم 

با اینکه بگی 

من مریمم مطلقه

این کلی فرقشه 

تجربه شخصیم اینه وقتی طلاق رو پذیرفتم با واقعیت زندگیم و همسرم بهتر کنار اومدم و اون رو هم با لاغری . قیافه . اخلاق و هرچیزی که هست پذیرفتم

توصیه میکنم دروس دکتر شیری رو پیگیری کنی 

یه کم گرون هست اما خب ارزشش رو داره خصوصا که مشاور خوب کم پیدا میشه و ۶۰ درصد مشاورا از کارشون فقط دنبال پولن