اول از همه بگم 18 سالمه و من ادمی بودم که از بچگی علاقه به جنس مخالف زیاد داشتم کلا خیلی کارا کردم حتی رابطه اینا بعد الان اسمم بین همسایه ها و فامیل پیچیده و کلا خیلیا میدونن چی کار کردم از سر سادگی و احمقی به رفیقام اعتماد کردم و الان تقریبا جوری شده شهرمون کوچیکه حس میکنم همه میدونن و بخوام ازدواج کنم یه جوری به شوهرم میگن اینجا همه همدیگرو میشناسن الان از دو تا از اون دخترای فامیل که پشت سرم حرف زدن ازشون مدرک دارم دلم میخواد یه شب که همه جمع میشن حسابی برینم بهشون هیچ جوره دلم خنک نمیشه ایشالله میرم از این شهر اما بار این گذشته همچنان رو دوشم میمونه کاش این غلاطارو نمیکردم
ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.
قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.
تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.
چه جانوری بودی که با 18 سال سنت همچنین سابقه خرابی داری
کارایی که کردن قرار هایی که با دوست پسراشون گذاشتن اونا ابرومو بردن دلم میخواد منم ابروشونو ببرم اونا ادم بودن میتونستن نگن تو فامیل اونا از منو گفتن منم میخوام از اونارو بگم
درسته من خطا کردم امااونا باید میرفتن تو فامیل میگفتن چطور اونا قرار گذاشتن من رفتم بگم مگه اونا هم کردن من نیستم فقط اونا منو لو دادن منم دلم میخواد لوشون بدم