از بچگی زندگی سختی داشتم تک فرزندم
الانم پدرم فوت کرده وتمام مسئولیت کفن و دفنش افتاده رو دوش من تا مراسم سالگردش
مادری دارم که پنجاه و خورده سنش بفکر اینه که شوهر کنه یا چه تیپی بزنه
بخاطر دادن خرج مراسمات پدرم دهنم پیش شوهرم بسته است
الکلیه نمیتونم هرشب مستیشو طاقت بیارم
جای رفتن هم نیس بخاطر بچه هام
دارم دیوونه میشم