شوهرم امشب از تو دیوار تهران ی ماشین ارزان قیمت پیدا کرد و چون خودمون پول نداشتیم خاست لطف کنه ب برادر و خواهرش زنگ میزنع ک اگه میخاین تو دیوار ی 206 با قیمت 75 میلیون هست اگه پول دارین براتون جورش کنم برادرش ک پول نداشته ولی خواهرش گفته طلاهامو میفروشم و امشب فروخته حالا شوهر ساده منم برا اینکه ماشین و طرف نفروشع 5 میلیون ب کارتش زده مثلاً قرار بوده بخره ک کلاه برداری بود و شوهرم ک میاد خونه بعد ی چند بار زنگ زدن ب طرف دیگه شمارشو گذاشته تو بلک لیست و تمام پول شوهر منم خورد ی آبم روش تا الان هر چی بهش زنگ میزنع هیچی دیگه.....
من از یک شکست عاشقانه می آیم . بگذار همه برای این اعتراف تلخ سرزنشم کنند .شکست نه برای پنهان کردن است نه برای پنهان شدن .می گویند از صبح بنویس . از آفتاب و من چگونه از خورشید بنویسم وقتی تمام وقت . باران پنجره ی چشمانم را شسته است . همه دلشان نقش های مثبت می خواهد و آدم های خوشحال . اما من گمان می کنم این خیلی خوب است ک نمی توانم ادای آدم های خوشبخت را در بیاورم .بی ستاره ام و زرد با طعم معطر پاییز .ک حضورش تنها معجزه ی لحظه های تنهایی من است . قیمت وفا شاید گران تر از آن بود ک بهانه ی دوست داشتنی زندگیم از عهده ی داشتنش بر آید . سقف اعتماد تعمیری ست . مدام چکه می کند .آغوش ترانه ها همچنان از عطر تن او ک باید پر باشد خالی ست .نمی توانم باورش کنم نه رفتنش و نه ماندنش را .مهم نیست تمام سرزنش ها را می پذیرم به بهانه ی تولد حقایق غم انگیزی ک درد را به درد می آورد و آتش را می سوزاند . خلاصه غم سنگینی ست اگر سر نخواستن دلی دعوا باشد . اما همیشه حق با برنده ها نیست . می شود در عین بازنده بودن سر بلند بود و او را از کوچه پس کوچه های دنیا گدایی کرد . قرار بود حقیقت را بگویم سخت ست . بی علاج ست . دانستنش آدم را کم کم می کشد . گریه ی شبانه می آورد . اما همین است خبر کاملا ناگوار و واقعی ست ....اون یکی رو جز من داشت ....سکوت می کنم تا ب خاک سپردن آخرین خاکسترهای آرزوی بر باد رفته ام آبرومندانه باشد . گریه می کنم باشکوه . مثل اقیانوس . بلند مثل اورست . او نمی شنود و نمی داند که ماه . خوشبختی مشترک همه ی بی ستاره هاست . یک سوال کوچک می ماند برای پرسیدن از کسی که بی پاسخ ترین سوال فکر آشفته ی من است .... چی کار کرد این دل سادم .... که از چشم تو افتادم ؟؟؟ ...اینقدر روز و شبامو خونه ی ستاره کردی.... ک ب یادم نمی مونه نامه هامو پاره کردی....
من از یک شکست عاشقانه می آیم . بگذار همه برای این اعتراف تلخ سرزنشم کنند .شکست نه برای پنهان کردن است نه برای پنهان شدن .می گویند از صبح بنویس . از آفتاب و من چگونه از خورشید بنویسم وقتی تمام وقت . باران پنجره ی چشمانم را شسته است . همه دلشان نقش های مثبت می خواهد و آدم های خوشحال . اما من گمان می کنم این خیلی خوب است ک نمی توانم ادای آدم های خوشبخت را در بیاورم .بی ستاره ام و زرد با طعم معطر پاییز .ک حضورش تنها معجزه ی لحظه های تنهایی من است . قیمت وفا شاید گران تر از آن بود ک بهانه ی دوست داشتنی زندگیم از عهده ی داشتنش بر آید . سقف اعتماد تعمیری ست . مدام چکه می کند .آغوش ترانه ها همچنان از عطر تن او ک باید پر باشد خالی ست .نمی توانم باورش کنم نه رفتنش و نه ماندنش را .مهم نیست تمام سرزنش ها را می پذیرم به بهانه ی تولد حقایق غم انگیزی ک درد را به درد می آورد و آتش را می سوزاند . خلاصه غم سنگینی ست اگر سر نخواستن دلی دعوا باشد . اما همیشه حق با برنده ها نیست . می شود در عین بازنده بودن سر بلند بود و او را از کوچه پس کوچه های دنیا گدایی کرد . قرار بود حقیقت را بگویم سخت ست . بی علاج ست . دانستنش آدم را کم کم می کشد . گریه ی شبانه می آورد . اما همین است خبر کاملا ناگوار و واقعی ست ....اون یکی رو جز من داشت ....سکوت می کنم تا ب خاک سپردن آخرین خاکسترهای آرزوی بر باد رفته ام آبرومندانه باشد . گریه می کنم باشکوه . مثل اقیانوس . بلند مثل اورست . او نمی شنود و نمی داند که ماه . خوشبختی مشترک همه ی بی ستاره هاست . یک سوال کوچک می ماند برای پرسیدن از کسی که بی پاسخ ترین سوال فکر آشفته ی من است .... چی کار کرد این دل سادم .... که از چشم تو افتادم ؟؟؟ ...اینقدر روز و شبامو خونه ی ستاره کردی.... ک ب یادم نمی مونه نامه هامو پاره کردی....
ما چند وقته دنبال ۲۰۶ ایم تو دیوار اخه چی بوده ۲۰۶ مدل چند بوده ک ۷۵ تومن شوهر من خیلی تتوی همه چی اگهی رو در میاره ب همه چیش توجه میکنه مثلا یکیش بود قیمتش پایین بود گف ب مدلش نمیخوره قیمتش این کلاهبرداریه الان زنگ بزنم میگه بیانه بده مشتری پاش خوابیدع نفروشم یا مثلا ی اگهی بود ماشین ادرس تهران داده بود ولی ماشین لوکیشن عکسش تو شمال بود بعد از دومدل ۲۰۶ عکس گذاشته بود شوهرم زود متوجه شد باید خیلی دقت کنید همینجوری بی گدار ب اب نزنید بیانه اصلا نباید بدید
من از یک شکست عاشقانه می آیم . بگذار همه برای این اعتراف تلخ سرزنشم کنند .شکست نه برای پنهان کردن است نه برای پنهان شدن .می گویند از صبح بنویس . از آفتاب و من چگونه از خورشید بنویسم وقتی تمام وقت . باران پنجره ی چشمانم را شسته است . همه دلشان نقش های مثبت می خواهد و آدم های خوشحال . اما من گمان می کنم این خیلی خوب است ک نمی توانم ادای آدم های خوشبخت را در بیاورم .بی ستاره ام و زرد با طعم معطر پاییز .ک حضورش تنها معجزه ی لحظه های تنهایی من است . قیمت وفا شاید گران تر از آن بود ک بهانه ی دوست داشتنی زندگیم از عهده ی داشتنش بر آید . سقف اعتماد تعمیری ست . مدام چکه می کند .آغوش ترانه ها همچنان از عطر تن او ک باید پر باشد خالی ست .نمی توانم باورش کنم نه رفتنش و نه ماندنش را .مهم نیست تمام سرزنش ها را می پذیرم به بهانه ی تولد حقایق غم انگیزی ک درد را به درد می آورد و آتش را می سوزاند . خلاصه غم سنگینی ست اگر سر نخواستن دلی دعوا باشد . اما همیشه حق با برنده ها نیست . می شود در عین بازنده بودن سر بلند بود و او را از کوچه پس کوچه های دنیا گدایی کرد . قرار بود حقیقت را بگویم سخت ست . بی علاج ست . دانستنش آدم را کم کم می کشد . گریه ی شبانه می آورد . اما همین است خبر کاملا ناگوار و واقعی ست ....اون یکی رو جز من داشت ....سکوت می کنم تا ب خاک سپردن آخرین خاکسترهای آرزوی بر باد رفته ام آبرومندانه باشد . گریه می کنم باشکوه . مثل اقیانوس . بلند مثل اورست . او نمی شنود و نمی داند که ماه . خوشبختی مشترک همه ی بی ستاره هاست . یک سوال کوچک می ماند برای پرسیدن از کسی که بی پاسخ ترین سوال فکر آشفته ی من است .... چی کار کرد این دل سادم .... که از چشم تو افتادم ؟؟؟ ...اینقدر روز و شبامو خونه ی ستاره کردی.... ک ب یادم نمی مونه نامه هامو پاره کردی....
یه آگهی پراید دیدیم قیمتش مناسب و پائین بود تر تمیز و درحدنو خلاصه یه کمی هم شک کردیم که چرا همچین ماشینی با این قیمت آگهی کردن چند روزه فروش نرفته..اما شوهرم ساده اس رفته بود موقع قولنامه امضا کردن هولش کرده بودن نزاشته بودن درست بخونه تمام قولنامه ام ریز ریز و ناخوانا بوده همشو به نفع خودشون نوشته بودن اصلا قولنامه نبوده اجاره نامه بوده به شوهرم الکی گفته بودن بعد پنجاه ملیون پیش قسط گرفتن بقیه اشم قسطی بگیرن هرماه دو تومن...اما طبق نوشته های تو اون اجاره نامه حتی یه قسطم اگه نمیدادیم کل پولو میتونستن بردارن و ماشینم پس بگیرن..که الکی به همسرم گفتن بابت اینکه ماشین معاینه فنی نداره و یه ایرادایی داره چندماه قسط نده بعد رفتن شکایت کردن که اینا قسط ماشینو ندادن ومیخوایم معامله فسخ شه و ماشینو که گرفتن هیچ پول مارو هم برداشتن تازه خسارتم میخوان ....این یه روش کلاهبرداریه خیلی مراقب باشین الان پنج شیش ماهه اسیر دادگاه و شکایت و کلانتریم الانم منتظر رای قاضی هستیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عج الفرجهم،،،راضی باشی از زندگيت يا نه لحظه ها ميگذرن پس تصميم بگير از امروزبرای هرچيز بيخودی خودتو داغون نكنی☺
توضیح دادم چجوری گلم از طریق قانونی خیلی شیک ومجلسی دزدی کردن و الانم مگه خدا رحم کنه بتونیم پولمونو پس بگیریم...خدا لعنتشون کنه پول طلاهای منه بدبخت بوداول زندگی 😔😔😔
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عج الفرجهم،،،راضی باشی از زندگيت يا نه لحظه ها ميگذرن پس تصميم بگير از امروزبرای هرچيز بيخودی خودتو داغون نكنی☺