سلام خسته نباشید به همگی سعی خلاصه توضیح بدم که بتونین بخونین من همسرم شغلش آزاد شهر دیگه کار میکرد ما هنوز عقدیم خونه خودمون نرفتیم مشکل مالی نداشتیم ولی یه سری مشکلات پیش اومد نزدیک300 میلیون بیشتر ضرر مالی کردیم و...که همسرم کلا از اون کار و شهر اومد بیرون اومد شهر خودمون گفت بیام این چند روز بریم و باهم باشیم حال هموامون عوض شه بعد برم دنبال کار اول قرار بود چند روز پیش بریم که گفت بزار آخر هفته بریم که ماشینم میاد چون ماشین موتور سوخته بود دست تعمیر گاه بود یعنی امروز قرار بود بریم که دو روز پیش گفت یه کار پیدا شده قبلا هم گفته بود خیلی خوبه برم تا عید تا دوباره کار خودم راه بندازم و...من خیلی هم خوشحال شدم گفتم باشه قرار بود امروز بریم گفت هرجا تو بگی این چند. من کلی برنامه ریختم که شب تازه گفت شرمنده بخدا و...نمیشه تازه رفتم بگم نمیام بزار یکم دیگه بگذره منم واقعا دیگه بهم بر خورد چون میتونست واسه سر کار بگه من از شنبه میام نه که دقیقا برگزار سه شنبه شب که ما از کی کلی برنامه واسه چهار شنبه و آخر هفته چیده بودیم بره دنبال کار چون ما الان چند ماه بیشتر نه تفریحی نه بیرونی من سر ضرر که کردیم کلی درک کردم چند ماه ندیدمش درست حسابی گفتم اشکال نداره وقت واسه تفریح و خرید این چیزا زیاده بزار ضرر مون جبران کنیم
حق با همسرته،در این شرایط اقتصادی سه روز هم سه روزه
حق داری
بنظرمن شوهرت حق داره کاربه این راحتی پیدانمیشه همین اول مرخصی بگیره بدمیشه
الویت آقایون کار
بین انتخاب کار و همسر ،کار انتخاب میکنن
آدم بی درکی نیستی
تو شرایط شما قابل درکه که دوست دارید لحظات زیادی رو با هم سپری کنید
اما دیدگاه همسرتون به کار از اونجاییکه برای مردا اولویت اول محسوب میشه خوب مهم تره
فقط همین شما هم دل خور نشید چون مورد مهمی نبوده و قول یه مسافرت دیگه رو از همسرتون بگیرید برای اونموقع همه برنامه هاتونو بچینید
حق با همسرته هزار درصد . هیچ حرف بی منطقی نزده .
این چند ماه آخر یکم اوضاع مون بد شد چند بار ضرر کردیم چون به خانواده ام قول داد گفت تا عید 207 صفر میخرم میگه فقط پیش خانواده ات شرمنده نشم تا عید ولی خب داره منو نادیده میگیره بخاطر بد قول نشدن پیش خانواده ام من اصلا سفر هم نمی‌خواستم خواستم فقط این دو روز باهم باشیم
