هر سری زنگ میزنم حال احوال کنم اخلاقمون باهم نمیسازه حرصم میده
هم اینکه حامله ام عصبی میشم
خودش ارث پدریشو دو دستی داده بع داداشش که وعضشون خیلی خوبه همش میگفت ما دخترا ارث نمیگیریم از بابامون رومون نمیشه زشته فلانه
بعد داداشمو انقد پرو تربیت کرده از الان میگه به مامانم این دخترات مثل تو نیستنا ازم ارث میگیرن ازم دعوا میشه من یه قرون به داماد نمیدم بیاین همه چیزو بزنید به نامم
بعد رفته به بابام گفته بیا به دخترات سهمشونو بده
انتقاد بدم اومدم از این حرف انتقاد عصبی شدم داد زدم تو خودن روت نمیشه به داداشت حرف ارث بزنی بعد به بابای زنده من چجوری روت میشه از این حرفا بزنی خجالت حالیت نیست انقد دو رو نباش اگه به فکر ما هستی برو تا داداششت زندس ارثتو بگیر ازشون حالا برا ما ارث بده شدی مارو به جون هم میندازی حالا که بابام زندس
انقد داد و بیداد شد تلفن و قطع کرد روم