مدام میترسم از از دست دادن پدرمادرم
فکر اینکه خدایی نکرده چیزیشون بشه منو میکشه.
خودمو لایق خیلی چیزا نمیبینم پدرم برام چیزی بخره احساس شرمندگی میکنم .امشب برام ی هدیه خریده .و من خوابم نمیبره . میدونم قرض اینا داره. حالم خیلی بده. حتی دلم نمیخواد تو خونه چیزی بخورم . وقتی زحمتای شوهرمو میبینم.
نمیخوام خونه ی مامان بابام چیزی بخورم وقتی میرم اونجا من چمه اخه .خیلی حالم بده