میخوام برا عقدم یه پیراهن کوتاه بنفش بپوشم موهامم فر کنم باز باشه مامانم میگه نه قشنگ نیست ولی خودم دوست دارم اخه من نامزدی و عقدم یه روز قرار همون روزی که عقد میکنیم فامیلای نزدیک عمو خاله اینا رو دعوت کنیم مامانم میگه مگه تولدته😔ب نظرتون درست میگه؟نامزدمم که کلا خنثی میگه هرچی خودت دوست داری
هیچ وقت به آدما نگید"چرا اینقدر میخوابی؟""چرا انقدر جوش میزنی""چرا انقدر چاقی"تا کی میخوای درس بخونی""چرا برای چندرغاز میری سرکار؟""این همه تو خونه میمونی که چی بشه"و.... شایداون بین پریدن از یه ساختمون ۲۰ طبقه ، و بیخیال شدن از کاری که سالهاست براش تلاش کرده ،درس خوندنی که پر از فشار عصبی،فعالیت بدنی که نتیجه رو نمیبینه، بیماری که هر روز باهاش دسته و پنجه نرم میکنه و جنگی که راجع بهش با هیشکی حرف نمیزنه و سعی میکنه پیروز بشه ،.ویه حرف شما ممکنه اون لیوان صبری که با چنگ و دندون نگهش داشته...لبریز بشه. ساعت ۱ بامداد ۹/۲۵ نی نی ام از پیشم رفت🖤😔💔
عزیزم ما دوست بودیم قبلا خواستگاری کردن ولی خب من یه مدت بخاطر اشنایی بیشتر باهاشون بودم بعد جدا شدم بتز برگشتن ایشون و ما چون قبلا صحبتهای اولیه کرده بودیم قرار یه شب بیان برا مراسم صحبت کنیم بله من خیلی استرس داشتم برعکس نامزدم که کلا بی خیاله