سلام بچها
من بعد کلی اتفاق که توی عقدم افتاد و بخشیدم تصمیم گرفتیم بریم سر خونه زندگیمون
ولی پدرشوهر و مادرشوهرم خیلی دخالت میکنن
بعد چندتا خونه ای که دیدیم پدرشوهرم رفت خونه ای که خودش خواست برامون رهن کرد ولی تا قبل قرار داد نذاشتن پدر من بیاد ببینه چون توی املاکه و ترسیدن از اونجا ایراد بگیره
با اون پول کم بهتر از اونجا بهمون نمیدادن منم مجبوری قبول کردم
پریشب یهو شوهرم گفت بابام رفته یه تالار دیده خوشش اومده بیانه داده واسه ۱۱ ماه دیگه من اصلا خبر نداشتم ماه دیگه قراره عروسیمون باشه... رفتیم دیدیم گفت من خوشم میاد بابامم میخواد پول میده همینجا رو میگیریم
گفتم من اینجا رو دوست ندارم اتوبان تهران کرجه دوره مهمونا نمیان
گفت مهم نیس من همینجارو میگیرم
بعدش دعوامون شد و دعوا به باباش و بابام کشید
باباش گفت به فاطمه یعنی من ربطی نداره کجا تالار و خونه بگیرم..
شوهرمم پشت خانوادشه دیگه نه زنگ زد نه هیچی
تروخدا بگید من چیکار کنم خسته شدم...