یه دوستی داشتم هر پنج شنبه میرفت سر قبر یه شهید تمام حرفاشو میزد به نظرم این ایده واسه کسی که نشخوار ذهنی داره خیلی ایده خوبیه
درد و دل که بماند
یک بار با پدرم صحبت می کردم
البته من خانواده ام شمال هستند
سفر دو روزه از تهران رفته بودم
در حین صحبت با پدرم گفتم هیچ آدمی بی ایراد نیست
هر آدمی ممکنه عیب هایی داشته باشه
یکهو بابام گفت مثلا عیب های تو را بگم
بعد بهم گفت
هنوز هر وقت یادم میاد باور نمی کنم
علتش هم این بود که مشکلی توی زندگی ام داشتم فهمیده بود
متاسفانه
ببین من نمیگم حقوقم خوبه یا موفقم چون تنهام و تنها کار می کنم الان هفت الی هشت سالع یک هزاریم نکرفتم .از لخاظ پولی کمک نمیخوام ولی از لخاظ احساسی خیلی تنهام .یا حداقل اینجور بهم نگن .امشب خیلی داغون شدم .بعداز هفت الی هشت سال واقعا صبوری انتظار نداشتم .اونم همیشه مامانم منا مقصر میدونه
چندبار به دوستام گفتم پشیمون شدم حالا خودم شدم مشاور که. دیگه بدردم نمیخوره 😂به مادرم خدا بیامرزم میگفت بقول تو طعنه میزد وقتی مادر درک نکن از بقیه چه انتظارناراحتم. میشم قبلا انقدر خودخوری کردم پنیک شدم ولی دیر فهمیدم هیچ چیز ارزش نداره هفت سال نماز میخونم قدرتم. زیاد شده البته سنم هم بی تاثیر نیست
با خودم حرف میزنم و تهش گریه میکنم
با خدا حرف بزن خیلی خوبه هم سبک میشی هم بعدا پشیمون نمیشی
با دفترچه یادداشت گوشیم مینویسم و بعد خودم جواب خودمو میدم
ولی من انقد رفیق دارم ک خیلی وقتا بارفیقام حرف میزنم
به قول چاوشی:
کسی نمی شنود ما را اگر که روی سخن داری
ودرد حرف زدن داری اگر دهان خودت هستی
اگر زبان خودت هستی به گوشهای خودت رو کن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
