اصلا کارام رو روال نمیفته خوشحال میشم یه ساعت بعدش حالم گرفته میشه اکثر کارام به گره افتاده بامامانم دردل میکنم ناراحت میشه عذاب وجدان میگیرم خواهرم هم هیچی نمیگه فقط گوش میده بعدش میگم چرا گفتم وقتی هیچی نمیگه و کاری از دستش بر نمیاد خیلی خستم خیلیییی کاش میشد همه چیو اینجا گفت🥺😔😔
.
خوب بگو مگه کسی میشناست اینجا بگو حداقل تخلیه میشی
حرف دلمو زدی
سخته دردی داری و نشه به هیچکی گفت 😔
مثل من اینقدر از نظر روحی خسته ام که حد نداره
خب وقتی کاری ازشون ساخته نیست برای چی میگی؟ مثلا من خیلی مشکلات دارم ب مامانم بگم کاری نمیتونه بکنه جز ناراحتی وحرص خوردن...
منم اینقدر نذر و دعا و ختم صلوات و این جور چیزها میخوندم اما دریغ از برآورده شدن یه آرزو دیگه نه حالی برام مونده نه چیزی آرزو به وقتش قشنگه کا برآورده بشه گذشت زمان بی رنگش میکنه آرزوهام یا اصلا برآورده نمیشه یا اینقدر دیر برآورده میشه که دیگه هیچ ذوقی براشون ندارم آدم دلش میخواد به خدا بگه مال خودت دیگه به دردم نمیخوره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
50 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
