دست در دست تو دادیم و جهان شکل گرفت،حرکت کرد زمین بعد زمان شکل گرفت ،مژه ات تیر کجی بود برای پرتاب،چون که ابروی تو خم گشت کمان شکل گرفت ،همه انگار که ناخواسته لبخند زدند ،نامت آن لحظه که در بین دهان شکل گرفت،حفره ای بود پر از خون وسط سینه من ،مهرت افتاد به قلبم ضربان شکل گرفت ،تا که سلمان وسط ظهر پس از نام نبی ،اشهد ان علی گفت اذان شکل گرفت😍😍برای حاجت روا شدنم یه صلوات میفرستی
اگه بهار و اول پاییز بود جاهای دیدنی و گردشی توی روستاها داره.
فکر نکنید تازه واردما این کاربری سوممه😁کاربری اولم به نام تمشک برای سال ۹۳ یا۹۴.کاربری دومم ooooli. متاسفانه یه بار گوشی رو ریست کردم و تاماااااام.همه رمزام پرید.منم که حافظه رمزم اصلا خوب نیست و گیج میزنه نتونستم کاربری هام رو برگردونم.
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
اما به خودمون سخت نمیگیریم که همش بریم رستوران و اینا.
چند وعده رستوران بقیشم از خونه اماده میکنم و فریز میکنم میبریم.
فکر نکنید تازه واردما این کاربری سوممه😁کاربری اولم به نام تمشک برای سال ۹۳ یا۹۴.کاربری دومم ooooli. متاسفانه یه بار گوشی رو ریست کردم و تاماااااام.همه رمزام پرید.منم که حافظه رمزم اصلا خوب نیست و گیج میزنه نتونستم کاربری هام رو برگردونم.
یبار دوبار بزور دوست دارم با تور برم اطراف شهر تو جمع باشه حداقل خوش میگذره
به سلامتی انشالله حتما میری
دست در دست تو دادیم و جهان شکل گرفت،حرکت کرد زمین بعد زمان شکل گرفت ،مژه ات تیر کجی بود برای پرتاب،چون که ابروی تو خم گشت کمان شکل گرفت ،همه انگار که ناخواسته لبخند زدند ،نامت آن لحظه که در بین دهان شکل گرفت،حفره ای بود پر از خون وسط سینه من ،مهرت افتاد به قلبم ضربان شکل گرفت ،تا که سلمان وسط ظهر پس از نام نبی ،اشهد ان علی گفت اذان شکل گرفت😍😍برای حاجت روا شدنم یه صلوات میفرستی
سالی ۳ یا ۴ بار اما به خودمون سخت نمیگیریم که همش بریم رستوران و اینا. چند وعده رستوران بقیشم ا ...
خیلی ام عالی
دست در دست تو دادیم و جهان شکل گرفت،حرکت کرد زمین بعد زمان شکل گرفت ،مژه ات تیر کجی بود برای پرتاب،چون که ابروی تو خم گشت کمان شکل گرفت ،همه انگار که ناخواسته لبخند زدند ،نامت آن لحظه که در بین دهان شکل گرفت،حفره ای بود پر از خون وسط سینه من ،مهرت افتاد به قلبم ضربان شکل گرفت ،تا که سلمان وسط ظهر پس از نام نبی ،اشهد ان علی گفت اذان شکل گرفت😍😍برای حاجت روا شدنم یه صلوات میفرستی