راهنماییم کنید لطفا چ تصمیمی بگیرم بهتره 😭

لطفا تا زوده جدا شو..همسر قبلی من ازدواج کردیم هیچ مشکلی نداشت اما بعد ازدواج رفت سمت قمار هی امروز وفردا کرد واسه ترک کردنش اما نکرد در کنارش افتاد به قرص خوردن منم جدا شدم ...فقط هفت ماه باهم زندگی کردیم ...نمیتونه بزاره کنار عزیز من بعد خداییکه نکرده به مشکل میخوری فکر نکن بری زیر یه سقف دلگرم میشه و خوب میشه اینا همه اش خیال واهیه ...زمان عقد ونامزدیه دورانیه که فرد سعی میکنه بهترینه خودش رو نشون بده حالا که ایشون از حالا اینجوریه پس امید به بهبودش نداشته باش شاید یه تایمی کنار بزاره اما با کوچیکترین بهانه یا اگه مشکلی تو زندگیتون پیش میاد میره سمتش پس لطفا به خودت رحم کن ما فقط یه بار زندگی میکنیم

آره بعد سه سال با پسرعموم ازدواج کردم دوازده سال ازم بزرگتره اما خداروشکر میکنم که این اتفاق افتاد که الان زندگیم عوض بشه و خوب باشه ..وقتی هم که جدا شدم یه دوره افسردگی داشتم چون خیلی همسر سابقم رو دوست داشتم اما منطق رو به دلم ترجیح دادم

خب اگه دکتر بهش داده باشه یه نسخه یا اسم قرصا رو بلده دیگه خودت برو پیش دکترش باهاش حرف بزن به هرحال شوخی نیست بحث سر زندگیته 

عزیزم هیچکی جای تو نیست خودت بهترین تصمیم گیرنده ایی ما فقط میتونیم تجربه هامونو بهت بگیم...بنظرم با دکترش حرف بزن...از مشاور کمک بگیر ..برای رفتن زیر یه سقف عجله نکن ...رفتاراشو زیر نظر بگیر و اگه به این نتیجه رسیدی که باهاش بری زیر یه سقف لطفا تا مدتی حداقل چند سال بچه دار نشو 

نمیتونی شمارش رو پیدا کنی تلفنی با دکترش صحبت کنی؟یا با پدر یا مادرت بری به هر حال خانوادت در جریان هستن فکر نکنم مخالفت کنن که باهات بیان

ببخشید اما به عنوان یه خواهر منم نظرم همینه ....مطمعن باش که موقعیتای بهتری میتونه برات رقم بخوره شک نکن ...خواهش میکنم بخاطر ترحم و دلسوزی آینده خودتو تباه نکن

منم همین فکر رو میکردم من چهار سال همه کار مردم که به این پسر برسم رسیدم و هفت ماهه تموم شد ..آره بعدش عذاب کشیدم سه روز کامل تو رختخواب بودم عین جسد اما کم کم کنار میای ...من رفتم آرایشگاه آموزش دیدم با دوستان بیرون رفتم ..کتابخونه ثبت نام کردم ..خودمو با خواهرام و مادرم سرگرم کردم ..سریال میدیدم ..تا یکسال هم گوشی دستم نگرفتم حتی یه گوشی ساده..کم کم تو یه باشگاه مشغول کار شدم و یواش یواش همه چی عادی شد