دوستان من استخدامی قبول شدم اصلا رشته منو همیشه مرد میخواست و پارسال هم استان دیگه یه نفر میخواست خداراشکر باهزارنذر ونیاز قبول شدم بعد شوهر خواهرشوهرم یه استان دیگه معلمه و اون استان خیلی محرومه خوااهرشوهرمو همراش نبرده گذاشته خونه پدرش البته از همون اولم خونه پدرش زندگی تو یه اتاق می کردن بعد من استان نزدیکمون که خوش آب وهواست قبول شدم کم کم باید جمع و جور کنیم بریم بعد خواهرشوهرم و برادرشوهرمم الان چندساله امتحان میدن حتی مجاز هم نمیشن بعد عصری پدرشوهرم زنگیده میگه حقوق خانمت مگه چقدر میشه به مشکل میخورین شهر دیگه برین درصورتی که زندگی ما اینقد پر از وام و قسط هست که شوهرم دست تنها واقعا نمیتونه و همیشه حیرونیم یعنی ازین حسادتشون حالم بد میشه چکارکنم دلم خنک بشه اگه به دلشون می سوزه دومادشون چراشهر پرتی میره واقعا عصبی شدم بااین حرفش که دل شوهرمو خالی میکنه ضمن اینکه شوهرم انتقالی گرفته وبچه هامم شهر جدید ثبتنام کردیم فقط حیرون پول رهن خونه ایم دنبال وام هستیم بتونیم توشهر جدید خونه رهن کنیم دستمون که نمیگیرن اینجوری اعصابم رو بهم می ریزن دارن قبولی منو پایین جلوه میدن
😍خدا روزی رسان شکست ناپذیر من است و هم اکنون مبالغ هنگفت پول در پناه لطف الهی و به شیوه هایی عالی به من میرسد😍😍😍😍😍😍😍 گاهی هیچکسی رو نداشته باشی بهتره !!! باور کن بعضیا تنهاترت میکنن 🌹🌹🌹
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
شهر جدید گفتن بعد چن ماه خونه سازمانی میدن ولی اولش باید جایی رو اجاره کنیم یعنی سختمون ۷یا۸ماهه ،ولی گره مالی زیاد تو زندگیم هست حقوق شوهرمم بیشترش برا اقساط میره
من واقعا نفهمم همیشه احترامشون میزارم و ازشون پنهونی ندارم من مثه پدرومادر می بینمشون حتی شوهرمم میگه اینقد همه چیز رو بهشون نگو باهاشون صمیمی نشو ناراحت میشم ازین رفتارشون