بهش بگم هرچی گفتم دروغ بود
باهاش قهر بودم گفتم طلاقمو بده بچه هارم یکاریش میکنیم خیلی عصبیم کرده بود بعد گفت از سگ کمترم اگه ندم قرار شد امروز صبح اقدام کنیم بعد یساعت از حرفش گفت غلط کردم گوه خوردم آره سگم خرم نمیدم گفتم نمیخوامت ناراحت شد گفت باشه نخواه منو فقط دیگه نگو تروخدا نگو من از دیروز هنو قهر بودم گفتم ببین نمیخوامتا برگشته میگه باشه میشه نگی همش گفتم نمییییخوااامت پاشد رفت آشپزخونه با حرص سرشو گذاشت روی زانوش
عین بچه ها شدم بهونه گیر حساس
برو بغلش کن از دلش دربیار
چیکار کرده؟
گناه داره واقعا که😐
بارداری دیگه
ادم توی بارداری از روی مغز حرف نمیزنه کلا
منظورم احساسی میشه
بیچاره یکساعت باید التماس کنه یه لقمه غذا بخورم بعدا باخودم میگم چقدر دیوونه س این آدم واسه چی انقدر بهم اصرار میکنه
صحبت طلاق کردن تو دعوا شوخیش هم قشنگ نیست
متاسفم
یکی تو تاپیک بغلی داره از ،ناز کش نداشتن میناله
بسه دیگه اسی چه جور میتونی تحمل کنی و ادامه بدی این وضعیتو زودتر تمومش کن گور بابای غرور فکر ارامش باش
فردا شب قشنگ براش جبران کن🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
گرفتی که؟؟؟😉😉😉😉😉
خوشی زده زیر دلتون
اخی دلم سوخت.اشتی کن گلم حلش کنید چیه مث بچه ها زود میگید طلاق و نمیخامت
از وقتی باردار شدم حتی چن روز یبارم خودمو تو آیینه نمیبینم تمام زندگیم قاطی شده
