2777
2789

منو دختر خالم همسن هستیم و به فاصله ی چند ماه از هم ازدواج کردیم 

من فقط یه خواهر شوهر دارم که ازم بزرگتره و شوهر کرده

دختر خالم دوتا برادر شوهر داره یکی مجرد یکی متاهل 

امروز داشتیم باهم صحبت میکردیم بهم گفت خوش به حالت جاری نداری من داعم با جاریم مقایسه میشم و بینمون فرق میزارن 

پدر مادر همسرش جلو این از جاریش بد میگن ولی جلو جاریه باهاش خوبن و این حرص میخوره 

یا مثلا مهریه جاریش و ۴۰۰ سکه قبول کردن و مال ایشونو ۱۱۰ تا و این تفاوت ها باعث شده آرامش نداشته باشه 

نمیدونم چیکار کنم چی بهش بگم که آروم شه دلم براش میسوزه

آخه چه ربطی داره! مهریه هم به شوهراشون ربط داره لابد شوهر دخترخالت خودش بیشتر نمی‌خواسته ولی برادرش میخواسته یا براش مهم نبوده،  بعدم بگو چیکار به زندگی بقیه داری بذار اصلا اونا باهم خوش باشن تو زندگی شوهر خودتو بچسب

معنی اسمم یعنی کیک ،تعجب نکنید لطفا ،همینجوری زدم از بس هرچی زدم قبول نکرد

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

مهریه خوشبختی میاره؟؟ بعد خب بدشو میکن جلو روش باهاش خوبن این حرص خوردن داره واقعا که دختر خالت خله

دانشجوی ترم اخر پرستاریم و دختر پاییزی زاده فصل پاییزم و عاشق این فصل🍂کاربری گاهی دست خواهرمه

منم ی جاری دارم باهام خوب نیست کلا چون خانواده شوهرم ازش بد تعریف میکنن و کاملا مشخصه که آدم حسودیه فقط سلام علیک دارم ،رفت امدم نداریم اصن خلاصه راحتم از این نظر 🙂چون منو بیشتر دوست دارن خیلی حسودیش میشه و اینکه من غریبه ام و اون خواهرزاده پدرشوهرمه😐

‏علم بهتر است یا ثروت ؟‏هیچکدوم، یه دلِ خوش، یه خیالِ راحت، یه زندگیِ ساده

من بچه روستام جاری ام بچه شهر برای من یه حلقه طلا کم وزن گرفتن برای اون حلقه برلیان برای من عروسی تو خونه برای اون تو بهترین تالار لباس عروس من یه لباس کرایه ای ارزون برای اون لباس عروس دوختن همین الان هم همیشه بینمون فرق هست و همیشه الویت اونه اما برای من مهم نیست من به اینکه روستایی ام افتخار میکنم

چه حرفها که درونم نگفته  میماند...                                          خوشا به حال شماها که شاعری بلدید..

منم جاری دارم.واقعا همش مقایسه میکنن.شوهرم واسم کادو تولد موبایل می‌خره مادرشوهرم میگه تو خفا بهش بده لیلا از وحید موبایل نخواد.یا ما سالگرد عروسیمون رستوران باکلاس خونواده هارو دعوت کردیم کادو دادیم به هم جاریم و برادرشوهرم یه روزه رفتن شمال.مادرشوهرم به من میگه نگو سالگرد عروسیت اینجوری بود اونوقت لیلا هم ممکنه بخواد.منم بهش گفتم شمال هم واسه اونا همون مبلغ هزینه ای که ما کردیم رو برداشته.اونا هی ناله میکنن پول نداریم و واسه خرید خونه قرض و وام گرفتن بعد پاشدن رفتن شمال چرا؟چون من و شوهرم دو هفته قبلش چندروز رفتیم شمال.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز