من پسرم شش ماهشه شب ها جدا از شیردهی چندین بار بیدار میشم و بالا و پایین رفتن قفسه سینه اش رو چک میکنم یا اینکه دستم رو میذارم روی بینیش تا حرارت نفس هاش رو حس کنم یا اینکه به لپ هاش دست میزنم ببینم سرده ؟ گرمه؟ چک میکنم ببینم روش پتو هست یا نه . وقتی با من خونه تنهاییم هی از ذهنم میگذره نکنه بلایی سرم بیاد، از حال برم یا هر چیز دیگه ای و این بچه تنها بمونه .الان که وقتی باهاش خونه تنهام حموم نمیرم اما وقتی کوچیک تر بود اگر حموم میرفتم صدبار شیر آب رو قطع میکردم ، میومدم بیرون نگاهش میکردم ببینم خوابه یا نه و کلی چیزای ریز و درشت دیگه
من اگر کسی قبلش بهم می گفت اینکارا رو میکنه میگفتم حساسی و هزار تا نصیحت اما من الان دیگه هر چیزی و هر نگرانی که یه مادر راجع به فرزندش داشته باشه رو درک میکنه...
شمام بعد مادر شدن عجیب و غریب شدید؟