2777
2789

امروز روز پنجم انتقالمه روزای اول پر از حس خوب بودم چند باری زیر دلم  یا ببخشید واژنم و گودی کمر تیر میکشید که به داروها و دراز کشیدن ربطش دادم.  بیشتر دراز کشیدم و تنها کاری ک انجام میدم قرآن خوندنه. گوشی فقط چند دقیقه تودستم میگیرم، دیروز بعد چهار روز یه حمام کوتاه رفتم بعدش سریع دراز کشیدم اما تا شب گودی کمرم یه نقطش عضله اش میگرفت و یه دفعه تیر میکشید جوری که نفسم میگرفت تا شب خوب شدم اما قبل خواب حسام بهم ریخت جوری ک  بدون دلیل گریه کردم خوابیدم   . امروزم همش احساس سنگینی تو شکمم میکنم 

من ۲۱ شهریور انتقال دادم و منفی شد. اوایلش درد زیر ناف داشتم و همش دراز میکشیدم ولی غذا پختن رو انجام میدادم... کم کم روزای اخر انگشتای پام یه حس یخ زدگی و انجماد بهش دست میداد ک بعدها دیدم هرکی اینطور شده منفی. ان شاالله که شما مثبت میشی.من بقدری ب لحاظ روانی بهم ریختم که هرروزم شده بود گریه. الانم ازش فرار میکنم و دوادرمون ول کردم...طاقت تکرار اون روزارو ندارم

من ۲۱ شهریور انتقال دادم و منفی شد. اوایلش درد زیر ناف داشتم و همش دراز میکشیدم ولی غذا پختن رو انجا ...

من ک دارم خودمو برای دوتا جواب آماده میکنم مرتب هم میگم توکل برخدا هرچی خودش خواست اینجوری مطمئنم کمتر اذیت میشم اگه منفی بود چون بزور نمیخوام از خدا. ما تلاشمونو کردیم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز