۱۵ساله ازدواج کردم دوتا بچه دارم.. قصه ی ازدواجم مفصله ولی هم زود ازدواج کردم و هم به زور و جبر جامعه و خانواده م... دوتا خط موازی که هیچ اشتراکی باهم نداریم الان بعد از اینهمه سال احساس میکنم به ته خط رسیدیم طلاق عاطفی گرفتیم دلم به حال بچه هام میسوزه امشب به پسر بزرگم گفتم اگه مامان چند ماهی باهاتون نباشه با من میای یا با بابا.. گفت ازین حرفا نزن من میخام با دوتاتون باشم 😪😪😪😪یه افسرده شدم که فقط هنرم قرص خوردن شده