همش میگفتم چرا من اینطوریم چرا بقیه ن
میدونید بیشتز وقتا تو زندگیم یه دغدغه ای هست
یا بدنم مشکل داره یا روحی اسیب دیدم هعی
بعد الان دوس دارم خدا از دستم ناراحت نباشه اما یه غروری یه چیزی نمیزاره بهش بگم منو ببخش انگار ک هنوز از دستش ناراحتم
یعنی توبه نمیکنم
بعد تو قران نوشته تا خدا توفق توبه ب انسان نده انسان توبه اینا نمیکنه یعنی لطف و توفق خدا نصیب من نمیشه
یعنی اینقدر بدم؟
میدونی دقیقاً تو شرایط تو بودم و تقریباً هستم
اما من نگاهم به خدا اونطور نیست بهش میگم گلایه مند اما پناهی جز تو ندارم نگاه به حرفام نکنم از بی تابیمه از دل سوخته ام اما دلشکسته ام ،زورم به تو رسید بزار یک دل سیر راحت باهات حرف بزنم و من حس میکنم خدا مهربونه نکاه میکنه همش میگم کجایی بیا سرمو بزارم رو پاهات هیچی نگو بزار یک دل سیر گریه کنم فقط نوازشم کن
بهش میگم خدایا تو بر همه چیز خبری بصیری سمیعی صبوری
اما من بنده عجول تو ام که تعجیل عذاب فلانی میخوام میدونم تو بهترین زمان بهترین انتقام رو میگیری اما دلم بی تابه
میدونم تو مهربونی و من باز طلبکارانه صدایت میزنم منو ببخش منو ببخش که بی تو جز تو کسی رو ندارم ،بی پناهم پناهم بده بی توانم امان بده ناارامن ارامشم بده
با خدا خوب حرف بزن
