یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.
من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.
تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.
من با استعداد بودم، یعنی هستم ؛بعضی وقت ها به دست هایم نگاه میکنمو فکر میکنم که میتوانستم پیانیست بزرگی بشومیا یک چیز دیگر، ولی دست هایم چه کار کرده اند؟یک جایم را خارانده اند، چک نوشته اند، بند کفش بسته اند،سیفون کشیده اند، دست هایم را حرام کرده ام، همینطور ذهنم را ...!
چه میدونم خرج شد خرج ماشین سوپر مارکت و خورد ریز نمیدونم کجا رفت اصلن😂
ولی الان طلا ها رو که گرمی ۱۲۹۰ بود خریده بودم شده ۱۵۰۰ البته سود نکردم اون مابه تفاوت واسه اجرتش رفت از این به بعد گرون بشه میره تو سود
البته من خرج ضروری نداشتم دلم فقط طلا میخواست مثلا شوهرم گفت اسپرسو ساز بخریم ماشینو برسم روکش اینا رو عوض کنم دماغمو عمل کنم سفر بریم فلان چیز بخریم تزریق کنیم به خودمون که نزاشتم😬
چه میدونم خرج شد خرج ماشین سوپر مارکت و خورد ریز نمیدونم کجا رفت اصلن😂 ولی الان طلا ها رو که ...
به خوشی بندازی طلاتو
اره ما هم خونمون خیلی چیز میز کم داره ولی اوضاع اونجوری نیست ک بخوام خرج چیزای جزیی کنم چون دو تا دخترم دارم باید کم کم به فکرشون باشم اولشم میخواستم برم بینیمو عمل کنم طلایی هم ک دارم بفروشم بذارم روش ولی دیدم واجب نیس من ک دیگه همینجور پسنیدیده شوهرم 😂بعدا پول باد اورده ای گیرم اومد میرم عمل
من می خواستم طلا بخرم انقدر فس فس کردم،پولش خرج شد
یا میگفتم الان طلا بالاست چن روز دیگه میاد پایین
یا میگفتم طلا کشیده پایین،حتما از اینم پایین تر میاد بذار صبر کنم):
اگه همون لحظه خرجش نکنی،مطمئن باش صرف خرج های الکی میشه
من افتادم توی یه چاهِ پنج متری و تو،،،یه طناب سه متری برام انداختی پایین....بگم نیستی، دروغ گفتم...بگم هستی، خیلی کمه): برایت نوشته بودم که از وضع موجود به ستوه آمدهام و در فکر نجات دادن خود هستم؛ زمان زیادی گذشت، اما حقیقت این است که مفهوم «نجات» حتی نزدیک هم نشد به این امپراطوری خاکستر و ویرانی. یاد اون بچه میفتم که تو مدرسه رو کیفش نوشتن `خر` ...با غم و اندوه و بغض اومده خونه.. مامانش گفته عب نداره کیفت رو برات با صابون تمیز میکنیم..گفته کیف رو ول کن من خرم؟؟من که اینقدر با همه مهربونم): حکایت مواجهه من با آدمهاییه که یهو ازشون عجیبترین بیمهریها رو میبینم...