مگه نمیگن خدا جای حق نشسته پس چرا من نمیبینم؟!

خواهرشوهرم بله برونشه ، یه خانواده ی عالی پسر باشخصیت خانواده با شخصیت پولدار ،هر نوع خرجی بگین براش کردن و میکنن، من اصلا کاری به پولش ندارم ولی مادرشوهرم منو خیلی اذیت کرد مدام باید در دسترسش بودم مدام تو زندگیمون دخالت می‌کرد حالا نشسته دقیقا کارایی که خودش کرده رو میگفت اصلا دوست ندارم دخترم اذیت شه خانواده شوهرش نباید کاری به کارش داشته  باشن باید یه خونه ی بزرگ عالی در شان دخترم براش بگیرن باید هرچی دخترم میگه همون بشه دلش نازکه آخه،  اونوقت من آدم نبودم! دم به دقیقه تو زندگیمون دخالت می‌کرد،  البته الان دو سالی هست از زندگیمون انداختیمش بیرون شوهرم دیگه خسته شد ولی روزای خوش هر دختری که آرزوشه با عشقش اینور اونور بره برای من زهر کرده هرگز فراموش نمیکنم ، دوسال نو عروسیمو نمیتونم برگردونم ،چقد شبا با گریه از  دستش میخوابیدم