2777
2789
عنوان

بشدت حالم خرابه

| مشاهده متن کامل بحث + 497 بازدید | 28 پست

سلام عزیزم. خودت باید به خودت کمک کنی. خودتو مشغول به کارای خونه کن. هر روز یه برنامه داشته باش طبق اون پیش برو. تا فکرت مشعول نباشه. و به چیزای منفی فکر نکنی. همه مشکل دارن تو زندگیشون. همه اینایی که گفتی با بیکاری و فکر کردن و پر و بال دادن ب افکارت بدتر میشه. ببین چی حالتو خوب میکنه معاشرت با خانم های موفق یا کلاسایی ک باعث بشه حالت بهتر بشه و حس ارزشمند بودن بهت بده. فکر کردن چیزی رو درست نمیکنه. فکر پیشرفت و تعالی خودت باش. و حتما یه برنامه روزانه بنویس ک همیشه انجام بدی 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

به حدی حالم خرابه که نمیتونم هیچ کاری انجام بدم انگار فلج میشم نمیتونم پاشم

ببین عزیزم شعار نیست که بگم فقط خودت به کمک خودت میای

ولی اینکه هیچکار نکنی بدترت میکنه.باید غلبه کنی به نفست و بلند شی با هر ناراحتی که از شرایطت داری این اولین قدمه بهت کمک میکنه با یه جا نشستن کاری جلو نمیره حالتم همینجور میمونه

بیشتر بخاطر بی توجهی شوهرم ، توی خونه انگار یه روح سرگردانم 

شوهرت جزیی از تو هست ولی تمام تو نیست. تو باید حال خودتو خوب کنی.هرچی حالت بدتر باشه مرد هم ازت زده میشه. خوشحال باش حتی اگ از درون نیستی. بی خیال زندگی کن. شاد باشی محیط خونه هم عوص میشه بچه ات بهت افتخار میکنه که مقاومی در برابر مشکلات و ب نظرم تغییر رو باید اول از خودمون شروع کنیم. هیچکس به فکر کسی نیست و حتی هیچکس از درونمون خبر نداره فقط به فکر خودت باش و خودخواه باش. فکر کن یه ادم تنهایی ببین بدون وجود دیگران چی حالتو خوب میکنه همون کارو انجام بده. و فکرای منفی نکن عزیزم. 

من متاسفانه آدم خیلی زیاد احساسی و وابسته ی هستم ، واسه همین تویه این چند سال اینقد بی محبتی و بی تو ...

شوهر منم همینه تازشم من بچه هم ندارم محل زندگیمم تو بیابونه نمیتونم از خونه بیرون برم خونوادمم یه شهر دیگه ان همشون 

پس اگه جای من بودی چیکار میکردی ؟ تنهایی وافسردگیم همه ی زندگیم داشتم فقط دیگه اهمیتی نمیدم درکل شوهرم که حرف میزنه باهامم میبینم بازم حالم تغییر چندانی نمیکنه فقط روزی دوساعت مراقبه میکنم آرامشو اینحوری پیدا کردم شاد نیستم ولی آرامش دارم 

شوهر منم همینه تازشم من بچه هم ندارم محل زندگیمم تو بیابونه نمیتونم از خونه بیرون برم خونوادمم یه شه ...

عزیزم من مشکلات زندگیم و اینجا نگفتم فقط یه سری علائم گفتم اینقد زندگیم جهنم و بد بوده که اینجور شدم ، کسی رو هم قضاوت نکن خیلی سریع

از حضور شوهرم تویه خونه بیزارم چشمم بهش میخوره حالم خراب میشه

خب همین حس نفرتو اون کاملا متوجه میشه چون یه جور انرژیه تاریکو سمت ضمیرناخوداگاش میفرستی اونم ناخوداگاه میفهمه وهمه چی بدتر میشه اگه میتونی عاشق باش اگه نه که فک نکنم رابطه درست شه

سلام

افسردگی داری

لذتب حلش باید شوهرتم کمک کنه و مقصر اوونم هست


اما خودت باید فکر کنی که گیریم شوهرت کمکت نکرد محبت نکرد تو باید ببخش بمیری؟ بری به این چیزا فکر کنی؟

چون شوهرت توجه نمیکنه تو محکوم به نابدی هستی؟


باید بررسی بشه که چرا شوهرت توجه نمیکنه مشکلی در تو هست کاری کردی نکردی نیازهاشو تامین نکردی یا ناقص کردی غرور یا عزتش رو زی سوال بردی نمیدونم 

اگر این کارارو کردی که باید انجام ندی و تغییر کنی و یه سری کارا بکنی که  رابطتون بهتر بشه


یا تو خطایی نکردی و همه جوره وظایف همسر بودنت انجام دادی و شوهرت باز سرد رفتار میکنه اونوقت مشکل از ایشونه


حالاباید بشینی باهاش حرف بزنی نمیدونم ایا از نظر مالی لبا سو ..تامینت میکنه یا نه اگر اینارو میکنه ولی محبت زبانی نداره خوب بعضی از مردا مدلشون اینه باید یکم تو کوتاه بیای یکم اون تلاش کنه تا به نتیجه تعال برسین


اما اگر کلا از اول اخلاقش این بود و نمیخواد تغییر کنه تو جای فکر به خودکشی و..دو راه داری

یا همین زندگی با همین شرایط رو قبول کنی بگی قسمت من اینه ذیگه قبولش میکنم و تمام و دیگه نباید دم بزنی و ناله شکایت کنی چون قبول کردی و زندگیت سر کنی.


راه دوم اینه که بشینی باهاش حرف بزنی با خانوادت با خانوادش حرف بزنی شد برین مشاور صحبت کنید قابل تغییر بود هیچ نبود  با سنجیدن شرایط و جوانب و مشورت با مشاور و خانوادت میتونی در مورد جدایی هم فکر کنی بسنجی بببنی تحمل جدیی برات راحتره یا  ادامه این زندگی

اینجوری از بلاتکلیف در میای مشکل اصلی فعلی تو بلاتکلیفیت هست

از بلاتکلیفی خودت در بیار و یک یاز دو راه رو برو مطمین باشد هر کدوم رو بری وضعیتت از الان خیییییییلی بهتر خواهد بود چون خیلی درد بدی هست بلاتکلیفی و سردرگمی.


و اگر به این روال فعلیت جلو بری این افکار این موارد بیشتر و بیشتر میشه یهو به خودت میای میبینی یک مرده متحرکی و در جونی پیر شدی و نای هیچی ندار یو هیچ دلخوشی برات مهم نیست سریع خودت از این وضعیت نجات بده خودت فعلا مهمی خودت نجات بده از این وضعیت

سلام این افکار ماست که ما را غرق میکندو الا زندگی عمق زیادی نداردپس مراقب خودمون باشیم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز