عروسیشون یه روزه ،ولی من با خانواده شوهرم قهرم ،قبلش خیلی دوست داشتم تو عروسی باشم ولی جوری ناراحتم کردن که دیگه روم نمیشه باشم اصلا ،هر چند اومدن اشتی کنون خونمون مثلا ،حالا بگید درست چیه ؟بچه هام عروسی عمه شونه ولی اونورم عروسی دخترخالمه ،با اتفاقات پیش اومده کدوم عروسی باید برم ؟
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
ببین کدوم رو زندگی تو اثر داره عزیزم،عروسی دخترخاله یه شبه بری یا نری برا تو اتفاقی نمی افته ولی عروسی خواهر شوهر نرفتنش ناراحتی و عواقب داره برات شک نکن،حداقلش اینه که شوهرت ازت دلخور شه
حتما برو عروسی خواهرشوهر،خیلی خانوم و نجیب هم رفتار کن
نترس و غمگین نباش،که ما تو را نجات خواهیم داد(سوره عنکبوت آیه ۳۳)
قطعا خواهرشوهر..چون اگه نری هم فامیلت پشت سرت حرف درمیارن هم اینکه خانواده شوهرت تا ابد این و به روت میارن..دختر خاله عزیزه ولی تاثیرس تو زندگیت نداره..تیپ بزن و به گوشه بشین نیاز نیست برقصی
عروسی دخترخاله ام مفصله ،شوهرش هم فامیلمونه ،ولی خاهر شوهرم عروسی ساده گرفته ،حتی شام ندادن،به صرف ش ...
بببن من شب عروسی دخترخاله ام،بخاطر پسرعمه ی شوهرم که فوت شده بود همراه خانواده همسرم مراسم عزاداری بودم،یک درصد هم غصه نخوردم چرا عروسی نرفتم،چون احترام شوهرم از دخترخاله ام برام مهم تر بود
نترس و غمگین نباش،که ما تو را نجات خواهیم داد(سوره عنکبوت آیه ۳۳)
ولی خانواده شوهرم بمون توهین کردن ،دختر خاله ام هم مثل خاهرمه ،تو خونمون بزرگ شد
کاملا میفهمم چی میگی،این حس رو من به دخترعموم دارم،ولی خودت بسنج ببین نرفتن به عروسی دخترخاله ات بیشتر اذیتت میکنه ؟یا ناراحتی و احیانا بحث با شوهر و خانواده اش؟بعد تصمیم بگیر
نترس و غمگین نباش،که ما تو را نجات خواهیم داد(سوره عنکبوت آیه ۳۳)