۳ سال وچن ماه ازدواج کردیم ۲ سال فهمیدم چش چرون قبل اون شاید دقت نکردن هردختری باشه نگاه میکنه حتی پشت فرمون ماشین ام میچرخه نگاشون میکنه منم کنارش باشم انگار وجودمنم حس نمیکنه کارشو میکنه اوایل باجنگ ودعوا بهش میگفتم بعدبازبون خوش ک من ناراحت میشم نکن ولی هیزیرش میزدوبازبون خوشم میگفتم مسخره میکرد باشوخی حرفموقطع میکرد یبارقران گذاشتم جلوش ک قسم بخوره ولی گف هرکاری بدت بیادمن انجام نمیدم اینجوری قسم خورد مثلا ولی بازادامه میدادمنم گفتم قسم خوردی میگف نکردم یا منقسم نخوردم بعدمنم گفتم باشه اگه توادامه بدی منم مث خودت چش میچرونم عصبی شد گفتم حالا میبینی ولی بازانجام میده منم نمیتونم اینجوری تلافی کنم دوس ندارم الان ازترس اینکه نگه سرحرفم نیستم بروش نمیارم شمابگید جای منبودین بروش میاوردین بعدش چجوری میشه حلش کرد این مشکل چش چرونیو