مادرشوهرم ینی ب کوه گیربده بایدازروزمین محوش کنه هرچی بخواباجنگ ودعوازوربهش میرسه شوهرمم اوایل زورش بهش میرسید ویجورایی جرات نمیکرد زیادب شوهرم بحرفه ولی ازچن ماه بعدازدواجمون شوهرمم دیگه روحرفش حرف نمیزنه تاحالا بادخالتاش وفضولیاش ۵ بارمنوتاپای طلاق کشونده وشورمم ازش توفامیل دفاع میکرد وآبرومنومیبرد اینم بگم اون اوایل ازم طرفداری میکرد میگف تقصیرمادرشه ولی من بعداولین قهرم گفتم خونه مستقل میخوام شوهرمم چون آدم شکاکیه اصا نمیتونه منوتوخونه تنهابزاره و بهمین دلیلم احتمالا ازش طرفداری میکنه الان تودوطبقه زندگی میکنیم خیلی از میترسم همش پانشینی شوهرم میکنه لطفا کمکم کنید همه جوره بازبون خوش شوهرم راضی نشد بریم حالا اگه دعایی طلسمی سراغ دارین وجواب گرفتین بگید مجبورم خداخیرتون بده یاراهی بگید
🫤بنظرم باید ب فکر درست کردن شوهرت باشی ن مادرشوهر
الان شوهر مامانی و شکاک و بد دل و گوش کن بقیه. اوکیه؟ مادرشوهرت بده؟ عجب
عزيزم جاي اينكه دنبال جادو و طلسم باشي بايد تو انتخاب همسر و خانوادش بيشتر ذقت ميكردي
کسی نیس چرا بیاین لطفا
پس با مادر شوهرت کنار بیا
همیشه راهکار جنگ نیست
از در مهربونی وارد شو
با پنبه سر ببر
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
