اگر روزی از خاورمیانه پرسیدند بگو خاکی بود که افغانش به ایران میگریخت ایرانی اش به ترکیه ، ترکش به سرزمین سبز ها و بور ها ....که رفتن های ما هجرت نبود گریز بود ، سفر نکردیم کوچانده شدیم ، بگو از مرگ به آوارگی پناهنده شدیم.از خفت به بی وطنی!
۳۸سالم هست ،همه زندگیم سختی بود،بعد از یازده سال خدا یه دختر بهم داد که مریضه ،یه ساله خنده از رو لبامون رفته💔،برای بعضیا هیچ وقت زندگی قشنگ و راحت نیست،چاره چیه .... باید گذروند ....
اگر روزی از خاورمیانه پرسیدند بگو خاکی بود که افغانش به ایران میگریخت ایرانی اش به ترکیه ، ترکش به سرزمین سبز ها و بور ها ....که رفتن های ما هجرت نبود گریز بود ، سفر نکردیم کوچانده شدیم ، بگو از مرگ به آوارگی پناهنده شدیم.از خفت به بی وطنی!
گیلِ دِتتر👸🏻...(طفلک همش لَنگ نونه این سفره هرچی که داشته برداشته و بَذل کرده میگفت ده سال هر روز راه دوا خونه ها رو تَرک موتور گریه کرده میرفت و میگفت پشت لبخند سه در چهارم قسطِ عقب مونده دارم، ای چِرک رو اسکناسا اَرابه ی ناشناسا پیکان دلتنگ بابابارِ تلنبار مونده از شهر و از یار مونده قربانیجنگبابا🕊)