خب بگو چی برده بعد راحت نگو مامانم دزدی کرده وقتی ندیدی هیچ مادری این کارو نمیکنه
تنها شانسی ک آوردم اینه ک شهرستانن از من دوره ماه پیش برای ی کاری اومد تهران شوهرم هر روز قیافه میگرفت ک بزن من باهاش دعوا میکردم چیزی نگو زشته هر روزم ۴۰۰ اینا بهش پول دادم
خب
تا دیروز ک شوهرم ی ضبط گرون قیمت خونه داشت گفت بده میخوام بفروشم هر چی گشتم نبود شک کردم زنگ زدم به دوست مامانم ی دستی ک ضبط چی شد گفت فروختیم من فقط زدم زیر گریه داشتم سکته میکردم
چقد قیمتش بوده
چطوری جلوی چشمت ضبط رو برده ندیدی ؟
پس زنگ بزن به مامانت به روش بیاد چون اگه نیاری باز میاد وهمین کارو میکنه
ک شوهرم دید دارم دق میکنم گفت عب نداره فقط برش دار ببریمش ترمینال بره خونش تا زندگیمون رو خراب نکرده این خونه نبود وقتی اومد انگار دوستشبهش گفته بود من فهمیدم نمیخواست بیاد تو من کشیدمش تو خونه گفتم بسه هر چی موندی بیا ببرمت ترمینال راجع ب ضبطم چیزی نگفتم
وقتی تاپیک در مورد مادر میبینم که دخترش رو اذیت کرده حالا به هر نحوی که باشه قلبم تیکه تیکه میشه از جا میکنه خدا
آقا ما اینو بردیم ترمینال نزدیک ی تومن هم کرایه ماشین ک بره حالا صبح زنگ زد با خط یکی ک کم اومده باز بریز بین راهم من ریختم تا الان منتظر بودم برسه دیدم خب ی نیست زنگ زدم اون شماره گفتم مامان من تو راه بود ؟ گفت نتهران بود دارم دیوونه میشم شوهرم میکشه منو چون کفت وایسا تا سوار شه
متاسفم 😔
عیبی نداره خدا بزرگه
حالا از صبح دارم میگردم ی گرم طلام نیست دوتا گوشی لمسی نیست هدفونم نیست هیچی نیست همه رو فروخته مفت داده مواد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
