برام دعا کنید بالاخره ب بابام گفتم
از ترسم نمیرم ایتا رو باز کنم😔😔😔
سلام بابا
یه چیزی رو میخاستم بهت بگم چندساله رو مخمه هی بیخیال میشدم
ولی این دفعه دیگ کم آوردم و صبرم تموم شده هیچ جوره نمیتونم تحمل کنم
چهارشنبه اومدم بهت بگم که نشد تنهایی باهات حرف بزنم تصمیم گرفتم بهت پیام بدم
همه جوره کمکم کردی و پشتیبانم بودی این دفعه هم باش
بابا تو تنها کسی هستی که میتونه منو از این زیرزمین بیاره بیرون
کمکم کن از این زیرزمین نجات پیدا کنم
تو این خونه حالم بده یکی انگار گلومو فشار میده حس خفگی دارم
باور کن اگه میتونستم تحمل کنم اصلا بهت رو نمیزدم
ی جوری منو از این زیرزمین خلاصم کن فقط تا وقتی که مسکن ملیمون رو تحویل بدن و راحت بشم
فقط بین خودمون بمونه...
اگرم نشد فدای سرت همین جا بهم بگو نمیخام کسی بفهمه
