2777
2789

سلام.... 

 ازدواجم اجباری بوده از اول دعوا داشتیم میزد شوهرم منو تف کرد به صورتم سرویس طلای عروسیمو برداشت همیشه از صبح تنهام تا 12 شب حتی جمعه ها به خاطر کارش.... 10 20 باری آره منو خونه پدرم اینبارم پدر شوهرم آوردن اولین سالگرد عقدمون اینجا هستم ولی همه چیز ی طرف راستش مشکل اینجاس ک ی آقایی از من خوشش میاد باهاش دوستی کردم شش ماهه... از یادم نمیره ولی چند بار توبه کردم شمارشو به بابام شوهرم دادم بازم ول کن نیس خانوادمم پشتم نیستن طلاقمو بگیرن یا شکایت کنن به خاطر مهریه یا نفقه

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

وقتی کسی شما رو مجبور به ازدواج ناخواسته میکنه به نظرم نباید ازشون انتظار حمایت داشته باشین با کمک مشاور خوب خودتون برای خودتون تصمیم بگیرین اگر هم به نفقه و این چیزا فکر میکنین با یه وکیل خوب صحبت کنین

حس میکنم بچه سالی، و اینکه علاقه ای از سمت همسرت حس نکردم خودتم احتمالا مث من فکر میکنی ولی سرنترسی داری دوس شدی بایکی دیگه، اگ زندگیتو دوس داری نجاتش بده اگرم نداری ک ولش کن

فکرنمیکنم شوهرتم کمتراز تو خیانت کرده باشه حالا من نمیدونم فقط حس میکنم، اگ سر ب راه شدی توبه کن و ب ...

یعنی به نظرشما هیچکدوم از اینا ک گفتم دزدی طلا و... برای طلاق کافی نیس؟ 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز