آره راست میگی الان داشتم به همین فکر میکردم یه دنیا بیای کلی سختی و زحمت و اذیت و سردی و گرمی و فشار بکشی تا یک قرون پول دربیاری و از گرسنگی نمیری و مردم هم که هرکس سرگرم خودشونن و نه یار درسته نه دوستان دوست هستند نه همسایه همسایه س نه صمیمتی نه صداقتی نه رفاقتی نه اصولی همه چی شده سختی و فشار و تورم و گرونی و تجملات و تبلیغات و جراحی پلاستیک و اخلاق های تند و دوری از خدا و نماز و اینهمه هم قتل و تجاوز و آدم کشی و گناه و غیبت و تهمت ....همین خود من امروز واقعا فکر میکردم اگر بخوام بمیرم میدونی پشت سر خیلی ها گاهی حرف زدم مخصوصا جاری خودم که جادو میبره میاره یا اون یکی جاری یا زنداداش خودم یا مادرم یا شوهرم و یا گاهی ارباب رجوع در محل کارم و باید از همه اینا حلالیت بطلبم ....چه نمازهایی که از من قضا شده چه روزه ها که از من فوت شده چه گناهانی که کردم و باید توبه کنم چه نذرهایی که همش گفتم و ادا نکردم و دونه دونه به سختی دارم اداشون میکنم ...چه ناشکری ها که گاهی کردم چه معذرت خواهی ها که به خودم و جسم و روحم بدهکارم واقعا امروز داشتم به حساب اعمال خودم میرسیدم دیدم اوضاع خرابه . سعی میکنم پشت سر کسی دیگه حرفی نزنم هرچند بدونم طرف شیطان هست فقط میخوام غیبت رو بذارم کنار خداروشکر تا امروز سعی کردم به کسی تهمت نزنم و کسی رو سرزنش و قضاوت نکنم اما گاهی غیبت کردم از سر حرص و اعصاب خوردی و خدا باید منو ببخشه خیلی گناهان زیادی دارم گاهی دروغ گفتم هرچند سعی میکنم دروغ نگم و زبانم زیاد به دروغ نمیچرخه باید قلب مونو صاف و سفید کنیم دوست عزیزم ....باید هر کدوم مون روی خودمون کار کنیم روی افکار مون نیت هامون عقاید مون ..من زیاد خسته مذهب نیستم ولی امروز یه تلنگری به خودم زدم ممنونم از پست خوبت منو بیدار کردی