2777
2789

تک دخترم دو تا برادر دارم . کلا خانوادم از بچگی اخلاقشون همین بوده پسر دوستن ولی بگی ناراحت میشن میگن نه . خیلی مهربونن خیلی دلسوزن همه جوره ولی ب شدت رو همه دخالت دارن و رو مخن ۳۰ سالمه دو تا بچه دارم ب همه چیم‌همچنان گیر میدن چرا لباست اینجور چرا بچت اونجور . یا هی رو مخ میرن ک شلخته ایی سرکوفت میزنن . همه میرن خونه پدر و مادر ک ارامش پیدا کنن من خیلییی ناراحت میشم تا هم میگم بسته اینارو نگید ناراحت میشن و دعوامون میشه. بدبختی شوهرمم تو خانوادش مثل من تنها و کلا دیگه قید محبت ازشون زده. خیلی ناراحتم خیلی زیاد. از خانواده ها مگه ما غیر خانواده کیو داریم 

یه جایی تو بچگیامون واسه آخرین بار رفتیم تو کوچه و با دوستامون بازی کردیم بدونه اینکه بدونیم آخرین بار بوده🥲🥲🥲

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

عزیزم اتفاقا شرایطتت خوبه. تو متاهلی و خونه خودت هستی. پس ما ها که پدر و مادر دلمونو میشکنن اما مجردیم چی بگیم؟ به نظر من قدر شرایطتت رو بدون با شوهرت تفریح داشته باش. اون پدر و مادر درست نمیشن

به جز استارتر هیچکس ریپ نزنه ، مزاحم نشو.  من به اسم کاربری دقت نمیکنم  .  عاشق کتاب خوندنم   کتاب هایی که تا الان خوندم: راز هایی درباره مردان ، بیشعوری ، مردان مریخی و زنان ونوسی ، کیمیاگر ، افزایش اعتماد به نفس ، زبان بدن ، مردی به نام اوه ، تاوان بوسه های تو ، زنان زیرک ، هنر اغواگری

اگه بخوای برات مهم باشه باید تا اخر عمر غصه بخوری پس از همین الان تصمیم بگیر نظرات منفی رو اونقدر بزرگ نکنی که افسردگی و ....بگیری فقط دنبال ارامش باش شده دیر به دیر بری خونشون یا اصلا حرفاشون و حرکاتشون نشنیده و ندیده بگیر  

قسم بہ روزے كہ جز خدايتــ مرحمے نخواهے داشت....🌱آرامش است عاقبت اضطراب ها 🌱
همه کس آدم خداست  

اخه پدر و مادرن بخدا اینقدر دوسشون دارم اینقدر کارا براشون میکنم ولی اصلا ب چشون نمیاد . خسته شدم از این همه اعصاب خوردی اخرم خونم ب جوش میاد و داد میزنم و میام خونه امروزم با مادرم دعوام شد اومدم فقط گریه کردم از ناراحتی زیاد خوابیدم

یه جایی تو بچگیامون واسه آخرین بار رفتیم تو کوچه و با دوستامون بازی کردیم بدونه اینکه بدونیم آخرین بار بوده🥲🥲🥲
ادم بدترین اسیب ها رو از خانواده مبینه .. یکم رشد کن و بالغ باش لازم نیست بازم اسیب ببینی .. نرو اون ...

نمیتونم 😞😞😞 متاسفانه ب شدت وابسته ام بعشون خیلیم دلم براشون میسوزه. همش میگن مثلا ما خیرخواهتیم ک اینارو میگیم . یا تو تربیت بچه دخالت میکنن اصلا خیلی داستان داریم . بچه دارو نمیخوره منو توبیخ میکنن شوهرمو حرف میزنن اصلا نمیدونم واقعا. 

یه جایی تو بچگیامون واسه آخرین بار رفتیم تو کوچه و با دوستامون بازی کردیم بدونه اینکه بدونیم آخرین بار بوده🥲🥲🥲
تنها نیستی عزیزم متاسفانه خانواده منم اینطورن  منم 33 سالمه بعضی وقتا واقعا نمیخوام دیگه ببین ...

چقدر شبیه من…. من ک شدم یه ادم افسرده و بی کس… اینکه خیلی کارارو نمیتونم بکنم از بی عرضگیم نیس من مشکل افسردگی دارم دارو میخورم ولی اصلا مراعات حالم رو نمیکنن. هرچی مهربونی کردیم از خانواده شوهرم هیچی یه غریبه هستن برامون

یه جایی تو بچگیامون واسه آخرین بار رفتیم تو کوچه و با دوستامون بازی کردیم بدونه اینکه بدونیم آخرین بار بوده🥲🥲🥲
نمیتونم 😞😞😞 متاسفانه ب شدت وابسته ام بعشون خیلیم دلم براشون میسوزه. همش میگن مثلا ما خیرخواهتیم ک ...

دختر تو خودت مشکل داری .. باید حتما تراپی بری این بند ناف بکنی .‌  دلت نسوزه .

عزیزم اتفاقا شرایطتت خوبه. تو متاهلی و خونه خودت هستی. پس ما ها که پدر و مادر دلمونو میشکنن اما مجرد ...

منم بخدا مجرد ک بودم دوس داشتم فرار کنم . تو سن ۱۸ ازدواج کردم خب اگه پدر و مادر حامی داشتم چرا باید اینقدر زود وارد مشکلات زندگی بشم؟ ک اخرم فقط توبیخ بشم؟ ک وقتی از خودم دفاع میکنم میگم دوس ندارم اینارو بهم میگید بازم باهام دعوا میفتن ک تو نمیخوای قبول کنی. خیلی بهم توهین میکنن واقعا اعصابمو ب هم میریزن یه لحظه میرم حالم اروم شه من افسردگی دارم ولی با گریه میام خونه

یه جایی تو بچگیامون واسه آخرین بار رفتیم تو کوچه و با دوستامون بازی کردیم بدونه اینکه بدونیم آخرین بار بوده🥲🥲🥲
دختر تو خودت مشکل داری .. باید حتما تراپی بری این بند ناف بکنی .‌  دلت نسوزه .

عزیز من جریاناتام خیلی زیاده فقط خدا خودش اگاهه. من خانوادم درامد چندانی نداشتن ک کار میکنم ینی کاری ک با مادرمه یه مدت کلا هم درامدم ب مادرم داده بودم ولی هیچ وقت از من ممنون دار نبودن فقط داداشامو بالا میبرن من تشکر نمیخوام دوسشون دارم نمیخوام تو سختی باشن ولی اینکه قدر هم نمیدونن داغونم میکنه تازه اونم شوهر من ک هر مرد دیگه ایی بود نمیذاشت.من بخاطر کاری ک با مادرم دارم مجبورم هر روز ببینمشون در‌واقع تو محلم هستیم . اگه کار نبود ب قولی من نمیرفتم ولی نمیشه😞

یه جایی تو بچگیامون واسه آخرین بار رفتیم تو کوچه و با دوستامون بازی کردیم بدونه اینکه بدونیم آخرین بار بوده🥲🥲🥲
اگه بخوای برات مهم باشه باید تا اخر عمر غصه بخوری پس از همین الان تصمیم بگیر نظرات منفی رو اونقدر بز ...

اینقدر میگن ک رو مخ میرم … میدونی بیشتز این اعصاب ادم خراب میکنه همه با هم میریزن سر ادم. فقر فرهنگی من اصلا دوس ندارم بچه هام اینجورژ تربیت کنم . اینا میخوان من گوش ب فرمانشون باشم و نه نیارم . بابا من شوهر دارم اگه کسی باید حرف بزنه اونه. بخدا شوهرم خیلی ادمه ک نمیگه قطع ارتباط کن سکوت میکنه خیلی انسانه. من بخاطر کاری ک با مادرم انجام میدم متاسفانه وابسته ام

یه جایی تو بچگیامون واسه آخرین بار رفتیم تو کوچه و با دوستامون بازی کردیم بدونه اینکه بدونیم آخرین بار بوده🥲🥲🥲
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز