22 سالمه اما بر خلاف سن کمم خیلی ناراحتی و مشکلات داشتم و تو زندگیم فهمیدم اگه تو هر کاری اول خدارو در نظر بگیریم و اونو یادمون باشه حتی اگه پایان خوبیم نداشته باشه، آرامش خاطر داریم، تویی ک امضامو میخونی از خدا میخوام ب مراد دلت برسی واسه منم دعا کن💜
من 17سالمه 2ماه تو عقد بودیم بعد اون با اینکه اول حرفامو نو زده بودیم گفته بودیم خونه باید بعد عروسی مستقل باشه ولی اونا زدن زیر حرفاشون خلاصه یه جوری شد خوده نامزدم اعتراف کرد گفت تو تا عمر داری. مجبوری تو یه خونه با ما زندیگی کنی مامانشم همینو گفت پدرشم همینو گفت گفتن تا عمر داری. باید تو یه خونه با هامون زندگی کنی دیگه خلاصه ندش دیگه من اصلا نمیتوستم تو یه خونه با مادرش زندگی کنم خیلی خیلی نامزدم یه مادرش وابسته بود خلاصه این شد که هیچ جوره کنار نیومد با خونه مستقل بعد 2ماه10روز طلاق گرفتم
من 17سالمه 2ماه تو عقد بودیم بعد اون با اینکه اول حرفامو نو زده بودیم گفته بودیم خونه باید بعد عروسی ...
عجب ادمایی بودن😐
من تو یه ساختمون با خانوادش بودم روانیم کردن بعد یک و نیم سال عذاب از دستشون فرار کردم الان دوماهه خونه ی بابام منتظر تا شوهرم خونرو جداکنه اونم میگه جدانمبکنم گفتم پس منم برنمیگردم