2777
2789

منو همسرم درس خونده ایم و شغل مناسبی داریم. البته من شرکتی و همسرم رسمی. حقوقمونم در مجموع با هم ۲۴ و ۲۵ تومنه. یه دختر ۵ ساله داریم.ولی بویی از زندگی زناشویی نبردیم.

دایما در حال بحث و جدل با همیم.

کلا زندگیمون ظاهریه. البته ظاهری ک هم من هم همسرم از لحاظ اجتماعی وجهه خوبی داریم و هردومونو ب خوش اخلاق بودن میشناسن.

شوهرم فوق العاده ادم سرد و خنثاییه. گاهی وقتا داریم با هم حرف میزنیم میبینم چشاش رفت خوابش برد. تا تقریبا سه ماه پیش درس میخوند گفتم دکتراش تموم شه از اتاق تنهاییش میاد بیرون وقت واسه منو دخترم میذاره ولی زندگیمون بدتر شه. بی روح تر از قبل. اخرین باری ک بحث کردیم سر دندون من بود ک گفتم ده تومن بده برای دندونم گفت ندارم. هر چند ک میدونم نداشت بخاطر معامله سنگینی ک کرده. سه بار تا الان بخاطر پول نداشتن نوبت دندونمو کنسل کردم سری اخر خانومه دیگ گفت کل دفترم شده  اسم شما منم بیعانه دادم وگرنه اونجا رو کنسل میکردم کلا. و سری اخر همسرم میدونست و با هماهنگی خودش اون تاریخو گذاشتیم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بعد رسید ب سه روز قبل نوبتم گفت ندارم کنسل کنم.

ب شدت ناراحت شدم گفتم یکبار ازت پول خواستم اگه خرج زندگی نمیکردم این چهار پنج ماه الاف پول تو نبودم و .....

خلاصه اصلا کلا نبست بهش سرد سرد شدم.

نه بخاطر پول ندادن بهما بخاطر اینقد سرد و بی محل بودن بهم... حتی دیگه شبام پیشش نمیخوابم. انقد ک سرد شدم بهش.

به نظرم یکم باهاش مهربون تر باش مثلا واسه فردا شام برنامه بریز یا بچتو بذار جایی به خودت برس یه شام عالی درست کن یکم باهم وقت بگذرونید از نظر جنسی هم بهش برس این مسئله خیلی بزرگ و مشکل گشا هستش ها اینطوری رابطتون خوب میشه

عزیزم چرا از حقوق خودت ندادی؟

ب قران هیچی هیچی پس انداز ندارم حتی طلاهامم فروختم ب جز سرویسمو ک نگه داشتم واسه دخترم. طلاهامو بحاطر معاملش فروختم.

حالا امروز تو ماشین تهدید میکنه ب این رفتارات ادامه بدی ب سیم اخر میزنم....

من انقد بی حس شدم بهش حتی حس تنفر دارم ک حضورشم اذیتم میکنه....

شاید مشکلات مالیش زیاده یا زمان زیادیه نسبت به هم سرد شدین؟

نه خیلی وقته سرد شدیم...

مالی بهانه بود بخدا.

گفتم درسش تموم میشه اوضاع بهتر میشه اما نشد ک نشد. ب سکوت و تنهایی عادت کرده

ب قران هیچی هیچی پس انداز ندارم حتی طلاهامم فروختم ب جز سرویسمو ک نگه داشتم واسه دخترم. طلاهامو بحاط ...

نمیگم برید پیش مشاور چون حتما خودت بهش فکر‌کردی ببین از کی اینطوری شده یا سر چی که اون مسئله رو درست نکردید هی کش پیدا کرده

به نظرم یکم باهاش مهربون تر باش مثلا واسه فردا شام برنامه بریز یا بچتو بذار جایی به خودت برس یه شام ...

از بوش حالم بد میشه چ برسه ب اینکه کنارش بخوابم.

فکر اینکه بخوام برم باهاش حرف بزنم اذیتم میکنه.

چند روز پیش غذای خوب پختم واسه خودمون عین .... هم خورد.

ادم شکمویی نیست.


ب قران هیچی هیچی پس انداز ندارم حتی طلاهامم فروختم ب جز سرویسمو ک نگه داشتم واسه دخترم. طلاهامو بحاط ...

تو که داری باهاش زندگی میکنی معلومه خودتم شوهرتو زندگیت رو دوست داری که تاپیک زدی یه چند روز متفاوت رفتار کن ببین چی میشه

از بوش حالم بد میشه چ برسه ب اینکه کنارش بخوابم. فکر اینکه بخوام برم باهاش حرف بزنم اذیتم میکنه. چ ...

خب چرا از بوش حالت بد میشه؟

غذا بهونست میگم یه طور دیگه رفتار کن ببین اون چه واکنشی نشون میده

نمیگم برید پیش مشاور چون حتما خودت بهش فکر‌کردی ببین از کی اینطوری شده یا سر چی که اون مسئله رو درست ...

خیای بهش گفتم بریم مشاور خیلی .... اوایل ک میگفت روم نمیشه اینجا میشناسن... بعد گفتم شهر دیگه و امروز و فردا کرد موند. عید ب خانوادش گفتم باید بیاد مشاوره اینجوری ادامه دار میشه من حقو ب خودم میدم اونم حقو ب خودش... گفت باشه وگلی بازم هیچی...

تابستون بازم دعوامون شد گفت یه مشاوره ک خودم میگم بریم ادرسم داد رفتم دیدم هیچ مشاوره ای اونجا نیس قرار شد ادرسشو پیدا کنه ک هیجی!!!! رسید ب جنگ الانمون

خب چرا از بوش حالت بد میشه؟ غذا بهونست میگم یه طور دیگه رفتار کن ببین اون چه واکنشی نشون میده

انقد ک بدم اومده ازش. انقد ک بی حسه. همیشه همیشه واسه همه عالم وقت داره ب من ک میرسه چرتش میگیره... اینو حتی همسایه هام فهمیدن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز