مدت طولانیه با کسی ک فامیل دارم آشنامیشم و حرف میزنم طی این همه مدت هی هفته به هفته و ماه به ماه میکنه ک میام خواستگاریت و من راس اون تایم مقررر کلی زمینو آب میزنم برنامه میچینم تپش قلب میگیرم واون نمیاد به چه دلیلی نمیدونم
امشب اخرش بود گف بابام زنگ میزنه و یهو اومد گف مهمون اومد
خستم نمیتونم دل بکنم ادم خوبیه ولی دلیل این رفتارارو نمیدونم شرایط زندگیمم زیاد مناسب نیس
اگ زیر حرف زشتش میگیرم عیبه اگ هیچی نمیگم از خشم پر شدم دارم روانی میشم . وابستشم شدم